چکیده:
مسألۀ اصلی این پژوهش تحلیل چیستی سعادت از دیدگاه مسکویه، و روش تحقیق آن توصیفیـتحلیلی است. مسکویه سعادت را به عنوان خیر و کمال در قیاس با صاحباش تعریف میکند. بر این اساس یک وابستگی و پیوستگی میان خیر و کمال و سعادت برقرار میکند. او برای خیر دو تعریف ارائه میدهد و آن را به اقسام مختلفی مثل خیرات شریف، ممدوح، مطلق و غیرمطلق، عام و... تقسیم میکند. از تأمل در برخی از این اقسام این پیوستگی بهتر ظاهر میشود. او همچنین برای سعادت چهار ویژگی معرفی میکند: 1. غیرموقت بودن، 2. اکتسابی بودن، 3. مختص عقلا بودن، 4. عدم درک کنه سعادت اخروی در دنیا؛ و سعادت را به اقسام مختلفی چون سعادت در بدن و خارج از بدن، و اقسام پنجگانه تقسیم میکند.
Our problem in this article is Ibn Miskawayh’s analysis of the nature of happiness، and its methodology is descriptive- analytic. Ibn Miskawayh considers happiness as “good” and “perfection” with respect to their holders; so، he establishes some inseparability between happiness، and good and perfection. Ibn Miskawayh has two definitions for the concept of good. He divides this conception into some kinds، namely honorable، praised، absolute، non-absolute، general and so on. Meanwhile، he believes that happiness has four charachteristics : non-temporal، acquisitive، dedicated to the wise، the incomprehensibility of its eternal kind before death. Ibn Miskawayh divides happiness into different kinds such as happiness in body، happiness out of body and so on.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر آن، او به نقل از ارسطو میگوید: سعادت نوعی از خیر و تمام خیرات و غایات آنها است و تمام آن چیزی است که انسان بعد از دستیابی بدان و با وجود وصول بدان هرگز به چیز دیگر احساس نیاز نمیکند و بدین جهت است که گفته میشود: سعادت فاضلترین و متعالیترین خیرات است [16، ص85].
سعادت جسمانی یا بدنی (ناقص) و سعادت روحانی یا نفسانی (تام) مسکویه در موضع دیگر از کتاب بسیار نفیس تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق سعادت را مثل تقسیم قبلی به دو قسم جسمانی و روحانی تقسیم میکند، لکن از سعادت جسمانی به عنوان سعادت ناقص و از سعادت روحانی به عنوان سعادت تام یاد میکند و در جهت تبیین مدعایش میگوید که انسان موجودی دوساحتی است: یک ساحت او ( ساحت نفسانی یا روحانی او) سبب تناسب و تشابه او با فرشتگان میگردد.
مسکویه گرچه در تعریف و اقسام خیر و سعادت و بیان ویژگیهای سعادت به شدت از ارسطو متأثر است، علاوه بر این، او با تأکید بر سعادت اخروی و ترجیح آن بر سعادت دنیوی و اعتقاد به عدم درک کنه سعادت اخروی در دنیا به شدت از دین مقدس اسلام متأثر است و در این جهات از مکتب ارسطویی فاصله میگیرد، چون در مکتب اخلاقی ارسطویی سعادت اخروی از هیچ جایگاهی برخوردار نیست."