چکیده:
زمزمه های ملی شدن صنعت نفت در سال 1328ش/1949م با تشکیل جبهه ملی شنیده شد. جبهه ای که نیروهای گردآمده در آن، هر کدام نماینده یکی از اقشار اجتماعی ایران به شمار می رفتند. از سیاستمداران، کارمندان، روشنفکران جوان تا بازاریان، هسته اولیه جبهه ملی را شکل می دادند و در وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد 1332 نقش مهمی برعهده داشتند. مطالعه نقش پایگاه سیاسی و اجتماعی بازار و بازاریان در این مقاله رویکردی است بر شناخت کنش و واکنشهای مربوط به این قشر که در نهضت ملی شدن صنعت نفت چه برداشتی از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت داشتند. توجه به نهاد بازار به عنوان یکی از پایگاههای متصل به روحانیت و نهاد مذهبی، می تواند در شناخت رابطه دولت و بازار در آستانه ملی شدن صنعت نفت موثر باشد. مقاله پیش رو بر این استوار است که بازار در نهضت ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق نقش سیاسی و اقتصادی را بر عهده داشت و از یکسو با نیروهای سیاسی همراه شد و از طرف دیگر کمک های مالی و اقتصادی خود را در تامین دولت مصدق به کار گرفت. همسویی و مشارکت عمومی بازاریان حول محور «حاکمیت ملی» و «استقلال»، از اهداف اصلی نهضت قرار داشت و تحقق حاکمیت ایران بر منابع و منافع ملی خود و کوتاه شدن دست بیگانه از دخالت بر امور داخلی خویش، برداشت بازاریان نسبت به ملی شدن صنعت نفت در بعد سیاسی و اقتصادی تلقی می شد. با توجه به بیان این مساله در مقاله، تحلیلی از واکنش بازار در نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد.
'Murmurs of the nationalization of oil industry in 1910 were heard at the same time the National Front formed. It was aFront whose gathered forces، each were considered as the representative of a different social group in Iran. From politicians، staffs، young open-minded people to bazaar merchants، all constituted the basis of the National Front and played a significant role in the events related to the nationalization of the oil industry and the coup of the 19th of August 1958. Studying the basic political and social role of market and bazaar merchants in this article is an approach to the recognition of this group`s actions and reactions since such activities reveals this group`s understanding of the ratification of the nationalization of oil industry in that movement. Paying attention to market as one of the bases related to clergymen and religious organization can be affective in understanding the relation between nation and market on the threshold of the nationalization of oil industry. This article aims to show that market was politically and economically responsible for the movement of the nationalization of oil industry and Musaddiq`s premiership; it not only accompanied the political forces but also used its financial and economic help to procure the funds needed for Musaddiq`s cabinet. Bazaar merchants` communal cooperation for the sake of “national authority” and “independence” was of the main goals of the movement. Besides، the fulfillment of the authority of Iran over its resources and national revenue and shortening the hand of foreigners from the internal affairs have been the interpretation of bazaar merchants from the nationalization of oil industry in political and economic aspects. According to the matters expressed in this article، the reaction of market to the nationalization of oil industry is going to be analyzed and investigated.
خلاصه ماشینی:
مقاله پیش رو بر این استوار است که بازار در نهضت ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق نقش سیاسی و اقتصادی را بر عهده داشت و از یکسو با نیروهای سیاسی همراه شد و از طرف دیگر کمک های مالی و اقتصادی خود را در تامین دولت مصدق به کار گرفت.
بازار و بازاریان در نهضت ملی شدن صنعت نفت، نخستوزیری مصدق و حمایت از تحقق اهداف نهضت، فعالانه نقش مهمی ایفا کردند که نشان از تداوم فعالیت های سیاسی و اقتصادی آن در تاریخ معاصر ایران است.
بازار همواره در رابطه و پیوند سنتی و فرهنگی خود با روحانیت قرار داشت و پشتیبانی رهبرانی چون آیت الله کاشانی از بازار سرچشمه میگرفت (بیل، 1372: 370) به گونهای که در نهضت ملی شدن صنعت نفت، انجمن «اصناف و بازرگانان» به حمایت از آیتالله کاشانی و جبههملی تبلیغاتی صورت داد که اغلب در جراید «اصناف»، «بازاریان» و «شاهد» در تهران به چاپ میرسیدند (روحانی مبارز آیت الله کاشانی به روایت اسناد، 1379: 1/ 389-385) و حتی در میتینگ هایی که در منزل آیت الله کاشانی و از سوی مجمع مسلمانان مجاهد برگزار میشد، بازاریان نمایندهای داشتند که در حمایت از دولت مصدق فعالیت میکرد (روحانی مبارز آیت الله کاشانی به روایت اسناد، 1379: 1/416).
در دوره دوم نخستوزیری مصدق، اصناف و کسبه بازار در سراسر شهرهای ایران همگام با دیگر اقشار جامعه و گروه های سیاسی و اجتماعی، به حمایت از مصدق پرداختند و در تلگراف هایی اظهار کردند که «به کوری چشم دشمنان ملت، قاطبه اهالی شهرهای ایران تا پای جان آمادگی خود را برای گرفتن اختیارات دکترمصدق» اعلام میکنند (مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی، پرونده نفت، بهمن 1331: سند1).