چکیده:
با وقوع هر زلزله ای، آنچه را که بیشتر مورد توجه رسانه ها و مسئولین قرار می گیرد، خاکسپاری کشته ها و بازسازی ساختمان های تخریب شده است. کمتر کسی به اثرات پیچیده تر، ماندگارتر و عمیق تری که یک زلزله برجای می گذارد، توجه می کرده است. اما در چند سال اخیر، محققین اجتماعی به گوشه های دیگر و ابعاد عمیق تری از پی آمدهای زلزله توجه کرده و پرسش های علمی ارزشمندی مطرح ساخته اند که پاسخ به آن ها را تنها از طریق انجام مطالعات علمی، می توان داد. نکاتی که جدیدا مورد توجه قرار گرفته اند عمدتا پیرامون موضوعاتی مانند علل بروز ناهنجاری های اجتماعی و روانی پس از وقوع زلزله است. برای مثال، چرا اعتیاد، سرقت و انواع بزهکاری پس از وقوع هر زلزله ای تشدید می شود؟در این مقاله سعی شده است، با محور قرار دادن مبحث هویت و گسیختگی هویتی پس از وقوع زلزله یا هر یک از بلایای طبیعی که بر اثر متلاشی شدن خانواده و نظام اجتماعی، ممکن است اتفاق افتد، پدیده هایی چون بزهکاری، سرقت، فحشا و دیگر انواع ناهنجاری های روانی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داد. عواملی چون زندگی در اردوگاه های آوارگان نیز اخیرا به عنوان عوامل تشدید کننده این ناهنجاری ها بیان شده اند، اما کمتر کسی به علل آن به صورت علمی توجه کرده، و راه کارهای حل این معضلات از طرق علمی ارایه داده است. گذشت دو سال پس از وقوع زلزله بم، و انجام مطالعات و بازدیدهای میدانی متعدد طی دو سال گذشته، این فرصت را فراهم ساخته است تا در رابطه با پدیده های ناهنجاری های اجتماعی و روانی زلزله و مشکلاتی که زندگی در اردوگاه های آوارگان ایجاد کرده اند، مورد بررسی دقیق علمی قرار گیرد. طی فرصت هایی که تا کنون برای انجام این مطالعه پیش آمده است، یافته های اولیه حکایت از ضرورت توجه به ریشه هایی است که ممکن است تا کنون مورد غفلت واقع شده اند. از جمله این ریشه ها، آسیب هایی است که ساختار هویتی فردی و جمعی بر اثر وقوع زلزله و از دست دادن افرادی از خانوده، آسیب ببیند. در حقیقت، مانند عناصر کلیدی یک سیستم اجتماعی، ازدست دادن یک فرد، ممکن است کار سیستم را مختل کند. از دست دادن این افراد به مثابة از هم گسیختگی سیستم اجتماعی است که تأثیرات خود را بر نظام ارزشی اجتماع و خانواده نیز می گذارد و باعث نظام گسیختگی و اختلالات هویتی می گردد. این عوامل، به علاوه عواملی مانند احساس تنهایی و رهاشدگی بر اثر فوت افراد خانواده، ممکن است افراد را به سوی ناهنجاری های اجتماعی و بزهکاری بکشاند.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال، چرا اعتیاد، سرقت و انواع بزهکاری پس از وقوع هر زلزله ای تشدید می شود؟در این مقاله سعی شده است، با محور قرار دادن مبحث هویت و گسیختگی هویتی پس از وقوع زلزله یا هر یک از بلایای طبیعی که بر اثر متلاشی شدن خانواده و نظام اجتماعی، ممکن است اتفاق افتد، پدیده هایی چون بزهکاری، سرقت، فحشا و دیگر انواع ناهنجاری های روانی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داد.
این حس امنیت و آرامش یعنی عدم وجود تهدیدی که ادامة حیات آنان را به مخاطره می اندازد، و از این روی، زندگی کردن در یک شهر آشنا لذت بخش است و در نهایت به دلیل ویژگی هایی که خانه و شهر برای مردم آن دارند که آن را به خانه و شهر آشنا تبدیل می کنند، و به عبارت دیگر، آن را دارای هویتی خودی و نه بیگانه، آن را خانه ای امن و یا شهری امن می سازد که در آن احساس امنیت برای حفظ حیات ضرورت حیاتی دارد.
زندگی در اردوگاه های آوارگان نه تنها بازماندگان را از نظر فیزیکی و روانی از محیط پیشین خود که میتوانستند، با زنده کردن خاطرات خود، لوازم و ابزار پیوستگی اجتماعی بیشتر و ترمیم شکاف بحران هویت خویش را که ناشی از وقوع زلزله است، فراهم سازند، بلکه در محیط اردوگاه آوارگان احساس رها شدگی، بی هویتی، عدم تعلق به گروه های اجتماعی همسایگان، و کاهش کنترل های اجتماعی به همراه احساس بی هدفی و پوچی در بین بازماندگان تشدید شده است که سندرمی از ناهنجاری ها و بزهکاری ها و تألمات روحی و روانی را باعث شده است."