چکیده:
در طول تاریخ سینمای مستند و داستانی ایران و جهان، فضاسازی شاعرانه به وسیله زبان و بیان تصویری که منجر به پیدایش فیلم شاعرانه شده است، برخوردار از زبان استعاری، آشنایی زدایی، ساختارشکنی، خرق عادت و هنجارگریزی برای آفرینش اثری رویاگونه بوده است. فیلم شاعرانه با بکارگیری زبان رمزی و تمثیلی، ایجاد ایهام در تصاویر و پیچیدگی در ساختار روایت، در تلاش است تا از سطح تجربیات روزمره زندگی، فراتر رود و تماشاگرانش را به اندیشیدن و تحلیل پدیده های پیرامونشان وادار کند. فیلم شاعرانه، فیلمی آوانگارد و تجربه گراست که رعایت هیچ قاعده و قالبی را در حیطه سبک ها و ژانرهای هنری برنمی تابد و آزادانه از بسیاری از سبک ها بهره می گیرد تا به زیبایی شناسی و زبان بصری تازه ایی دست یابد. ایجاد فضاهای دراماتیک، دقت فراوان در ترکیب بندی نماها، حرکات روان و سیال دوربین، تدوین غیر متعارف، توجه دقیق به جنبه های تجسمی تصویر و عناصر گرافیکی نور، رنگ، حجم، بافت پلان ها و... از ویژگی های مشترک فیلم های شاعرانه اند. سینمای شاعرانه، سینمایی پرسشگر و پرسش آفرین است. سینمایی که برای درک مفاهیم استعاری و خوانش رمزهای نهفته در تصاویر آن به دانش نشانه شناسی نیازمندیم.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله تنها به كاركردهاي مشترك شعر و سينما پرداخته است و براساس یافتهها و مطالعات کتابخانهای، پژوهشهای ميداني، ديدن و آناليز برخي از فیلمهای شاعرانه ايران وجهان به شرح فشرده برخي از آنها میپردازد.
محمد علي فرشته حكمت34( 1314)، شاعر و نويسنده معاصر نيز، بر اين باور است كه :"يك شعر اصيل، ناب، هنجارشكن و عادتگريز كه بدون از پيشانديشيدگي و خودكارشدگيهاي كسالتبار زندگي، بيرون از گسترۀ بيان و قلمرو زبان روزمره، بيواسطه و صرفاً از شهود، نشأت میگیرد، هيچ تعريفي را برنميتابد، زيرا شعر، جهاني است قدسي كه خود سخن میگوید....
اما خيال و روياهاي شاعر از همان مجموعه كلمات - تنها با ساختارشكني و هنجارگريزي- دنيايي تازه و دگرگون میآفریند و شعر پديد میآید : " نهنگي هم برآرد سر، خورد آن آب دريا را چنان درياي بيپايان، شود بيآب چون هامون شكافد نيز آن هامون، نهنگ بحر فرسا را كشد در قعر ناگاهان، به دست قهر چون قارون (ديوان شمس- مولانا) يا : بحر بنگر، نهنگ بين، بحر كبود رنگ بين بحر بنگر كه اندر او، هست نهنگ آتشين (ديوان شمس – مولانا) اين مقاله را پازوليني در ژوئن سال 1965 در نخستين جشنواره فيلم پزارو، قرائت كرد و نشريه كايه دو سينما آن را در اكتبر 1965 در شماره 171 خود به چاپ رساند (براي مطالعه كامل اين مقاله رجوع كنيد به كتاب : ساختگرايي، نشانهشناسي سينما، گردآورنده : بيل نيكولز، ترجمه : علاءالدين طباطبايي، انتشارات هرمس، 1378).
از وظايف اصلي شعر و سينماي شاعرانه، آشناييزدايي است، همچنين ايجاد رمز (توسط فيلمساز) و رمزگشايي (توسط تماشاگر) از مهمترین كاركردهاي فيلم شاعرانه است.