چکیده:
در قرن هشتم میلادی، در اسپانیا راهبی به نام «بئاتوس» اثری با عنوان «شرحی بر آپوکالیپس» نوشت که معروف به «بئاتوس لیابانا» شد. طی سالها شمار زیادی از این اثر نسخهبرداری و تصویرسازی و به بئاتوسها مشهور شدند. نسخ بئاتوس از غنای تصویری خارقالعادهای برخوردار بوده و به لحاظ کیفیت رنگپردازی و نمایش جهان غیر مادی و ماورایی از شاهکارهای هنری محسوب میشوند. در بین تصاویر ارایه شده در این نسخ، تعدادی از نقوش متاثر از هنر ساسانی هستند. پرسشهای این تحقیق عبارت است از اینکه کدام نقوش ساسانی بر روی تصویرسازی نسخ بئاتوس تاثیر گذاشتهاند؟ این نقوش از چه طریقی توانستهاند به کارگاههای هنری اسپانیا راه پیدا کنند؟ بر پایه این پرسشها فرضیه مقاله بر این اصل استوار است که چهار نقش ساسانی را میتوان در نسخ بئاتوس مشخص کرد : سیمرغ ساسانی، عقاب در حال شکار غزال، روبان سلطنتی ساسانی، سوارکار تیرانداز برگشته به عقب. در انتقال یا مهاجرت نقوش ساسانی، در قرون اولیه اسلامی، کشورهای مسلمان کرانه دریای مدیترانه بسیار موثر بودند؛ کشورهایی همچون مصر، سوریه، اردن و مراکش. مسلمانان در مرزهای روم و در ارتباط مداوم با اسپانیا بودند و این خود به تسهیل دسترسی هنرمندان اسپانیایی به آثار هنری ساسانی، ظروف سیمین، مهرها و پارچههای نفیس و یا آثار تقلید شده، کمک میکرد. مسلما هنرمندان غربی در کارگاههای خود به طور مستقیم یا غیر مستقیم به این آثار دسترسی داشته یا آنها را دیده بودند. نقش مهم «هیسپانوـ مسلمانان» در انتقال فرهنگ و هنر سرزمینهای اسلامی و کشورهای مسلمان شده مانند پارس، به اندلس و جنوب اروپا بسیار بارز است. روش تحقیق بر اساس روش کتابخانهای و مقایسه تطبیقی آثار است. در رابطه با این موضوع تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است.
خلاصه ماشینی:
سؤالات : کدام نقوش ساسانی بر روی تصویرسازی نسخ بئاتوس تأثیر گذاشتهاند؟ این نقوش از چه طریقی توانستهاند به کارگاههای هنری اسپانیا راه یابند؟فرضیه : چهار نقش ساسانی را میتوان در نسخ بئاتوس مشخص کرد : سیمرغ ساسانی، عقاب در حال شکار غزال، روبان سلطنتی ساسانی، سوارکار تیرانداز برگشته به عقب.
ایران ساسانی با قرار داشتن بین شرق و غرب به عنوان یک واسطه و محور اقتصادی محسوب میشد و عبور راه ابریشم از ایران سبب میشد که تولید و تجارت پارچههای ابریشمین را تحت کنترل خود درآورد و از دیگر سوی، بر روی کارگاههای پارچهبافی سایر سرزمینهای شرقی و غربی نیز تأثیر شگرفی بگذارد.
سیمرغ ساسانی در هنر اسلامی و بیزانسی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و معمولاً به صورت ترکیبی از بدن شیر (یا سگ)، سر سگ و دم طاووس جمع شده رو به بالا نشان داده شده است (تصویر2).
با مقایسه نقوش سیمرغ ساسانی در برخی از آثار ساسانی و نمونههای الگوبرداری شدههای آن در سایر تمدنهای همعصر و پس از آن، با این نقش در بئاتوس میتوان تأثیر آنها را ملاحظه کرد : بر روی دیواره داخلی کلیسایی در ارمنستان، نقش چهار سیمرغ دیده میشود که به شیوه کاملاً ساسانی کپیبرداری شدهاند.
نمونه دیگر از تأثیر سیمرغ ساسانی را میتوان در هنر بیزانس معرفی کرد که بر روی یک پلاک از جنس مرمر نقش شده است.
در صفحاتی از نسخه بئاتوس لیابانا، گونهای از طاووسها تصویر شدهاند که دارای دمی همچون دم طاووس سیمرغ ساسانی، جمع شده و به طرف بالا برگشته بوده که معمولاً به بر روی اشیای فلزکاری شده و پارچههای ساسانی دیده میشوند (تصاویر 6و7).