چکیده:
کانت علاوه بر آثار نظری معروف خود راجع به توانایی شناختی، اصول اخلاقی و قوه حکم انسان، از منظر تاریخی و پراگماتیکی نیز به مطالعه و تحقیق درباره انسان پرداخته است. انسان شناسی کانت، که او آن را پراگماتیک می نامد، مشتمل بر آراء و تعالیم و توصیه های خاصی است که این نوشتار در صدد معرفی و ارزیابی برخی از آن تعالیم است. در این جستار خواهیم دید که کانت تحقیق در مورد انسان را توام با مشکلات خاصی می داند، و لذا بر عنصر گفتگو تاکید می کند و از این رهگذر به تقویت رویکرد جهان وطنی انسان شناسی خود می پردازد. پرسش هایی از این قبیل که: آیا انسان ذاتا خیر و خوب است یا شر و بد؟ و این که انسان را چه کسی باید تعلیم دهد؟ از جمله مسائلی هستند که در این تحقیق به توضیح و تشریح نظر کانت درباره آنها پرداخته می شود. در آخر مقاله آراء و تعالیم انسان شناختی کانت مورد ارزیابی قرار گرفته و نظر انتقادی را قم در مورد آن تعالیم و مبنای فلسفی آنها ارائه می گردد.
خلاصه ماشینی:
"موضوعات و مسائلی از این قبیل که:آیا میتوان گفت مطالعه و تحقیق دربارۀ انسان به واسطۀ این که موضوع مطالعه،خود انسان است به سادگی امکان پذیر است؟جهان- وطنی گرایی )msinatilopomsoc( در حوزه انسانشناسی به چه معنی است و ارتباط آن با رویکرد پراگماتیک چیست؟آیا برای دستیابی به انسان و شهروند خوب جهانی میتوان ترکیب انسانهای فرهنگها و نژادهای مختلفی که هر یک چند خصلت و ویژگی خوب شخصیتی و اخلاقی دارند را به عنوان روش مناسب و مطمئنی برای تحقیق جامعۀ مطلوب انسانی توصیه کرد؟اساسا سرشت و ویژگیهای اصلی زن و مرد از منظر کانت چیست و کدام است؟آیا بر طبق انسانشناسی پراگماتیک کانت،انسان ذاتا خوب و خیر است یا بد و شر؟معلم انسانی که کانت توصیف میکند کیست؟آیا خود انسان به تنهایی و مستقلا میتواند معلم انسان باشد؟ اینها پرسشهای مهمی است که کانت در انسانشناسی پراگماتیکی خود مورد توجه قرار میدهد و به بیان آراء خاصی در مورد آنها میپردازد.
وقتی من در جشن شامی شرکت میکنم که افراد حاضر در آن انسانهای اهل فوق هستند،مادام که قصد آنها صرفا صرف غذا در میام جمع نبوده بلکه بهرهمندی و لذت بردن از مشارکت یکدیگر باشد(و به همین دلیل تعداد حاضران نمیتواند خیلی بیشتر از تعداد فضیلتها و صفات نیک باشد)،چنین جشن شام محدودی هدفش نه تنها باید رضایت جسمانیای باشد-که هر میهمانی میتواند به صورد فردی و به تنهایی داشته باشد-بلکه باید دارای بهره و لذت اجتماعی نیز باشد؛این لذات اخیر است که لذت جسمانی باید فقط به عنوان وسیلهای برای رسیدن به آن به شمار رود )971,dibI(."