چکیده:
نگاه متن وار و ساختاری به منظر امکان تجزیه و تحلیل بصری مفاهیم و عناصر موجود در آن را در قالب یک پژوهش بصری ممکن می سازد. در این نوشتار از تصاویر تاریخی و راهبرد توصیف ثانویه با مورد پژوهی اکتشافی در منظر استفاده شده و تحلیل ها در رویکردی استنتاجی به نتایج منتهی می شوند. همچنین می توان آن را نوعی تحقیق بصری نیز نامید که به تصویر به عنوان ابزار استخراج و استقراء می نگرد. از آنجا که هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و اهمیت اجزای منظر کلان تاریخی شیراز در تصاویر سفرنامه هاست، لذا چهار تصویر از سیاحان خارجی (دلند، شاردن، نیبور و بروگشن) که واجد مشخصه های منظر کلان شهر (ترسیم شده در ترازی بالاتر از سطح شهر) هستند، در بازه ای 200 ساله انتخاب شده است. فرضیه این پژوهش مبتنی بر امکان پذیری استخراج مفاهیمی عینی از تصاویر ترسیمی توسط جهانگردان است که تداوم و استمرار آن می تواند معرف ماهیت و چگونگی منظر کلان تاریخی شیراز باشد. از این روی هر تصویر به عناصر تشکیل دهنده (طبیعی (پایه و ثانویه) و انسان ساخت) و مشخصه ها (میزان جزییات) تجزیه و مورد ارزیابی کیفی و کمی قرارگرفته است. درصد تفکیکی هر عنصر از تصویر محاسبه و میزان توجه به جزییات نیز در طیفی سه ارزشی (زیاد، متوسط و ضعیف) تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مجموعه کوه های شمالی و جنوبی شهر و باغ های قرار گرفته در محور منتهی به دروازه قرآن، به ترتیب مهم ترین عناصر طبیعی منظر کلان شهر هستند که اغلب با جزییات متوسط و زیاد ترسیم شده اند. مستحدثات انسان ساخت مانند دروازه قرآن و بقعه علی بن حمزه (ع) نیز از مهم ترین عناصر غیر طبیعی منظر تاریخی شیراز به شمار می آیند. در نهایت رودخانه خشک، آخرین عنصر طبیعی منظر کلان شهر است که هرچند با جزییات کم ترسیم شده ولی به عنوان یک عنصر کلیدی در تصاویر دیده می شود. شایسته است مدیریت شهری نسبت به حفظ این موارد جهت تداوم هویت منظر تاریخی شهر اهتمام جدی داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که هدف این پژوهش شناسایی مؤلفهها و اهمیت اجزای منظر کلان تاریخی شیراز در تصاویر سفرنامهها است، لذا چهار تصویر از سیاحان خارجی (دلند، شاردن، نیبور و بروگشن) که واجد مشخصههای منظر کلان شهر (ترسیمشده در ترازی بالاتر از سطح شهر) هستند، در بازهای 200 ساله انتخاب شده است.
فرضیه این پژوهش مبتنی بر امکانپذیری استخراج مفاهیمی عینی از تصاویر ترسیمی توسط جهانگردان است که تداوم و استمرار آن میتواند معرف ماهیت و چگونگی منظر کلان تاریخی شیراز باشد.
نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند مجموعه کوههای شمالی و جنوبی شهر و باغهای قرار گرفته در محور منتهی به دروازه قرآن، به ترتیب مهمترین عناصر طبیعی منظر کلان شهر هستند که اغلب با جزییات متوسط و زیاد ترسیم شدهاند.
در نهایت رودخانه خشک، آخرین عنصر طبیعی منظر کلان شهر است که هرچند با جزییات کم ترسیم شده ولی به عنوان یک عنصر کلیدی در تصاویر دیده میشود.
بی شک وجود هر یک از این عناصر در تصویر به معنای رجحان آن بر دیگر عناصر بصری موجود در واقعیت بستر منظر شهری خواهد بود و میزان توجه به جزییات در ترسیم و یا حتی اغراق در ابعاد و تناسبات آنها نشانگر ارزش و اهمیت آن عناصر نزد طراح است.
این عمارت در کنار رودخانه خشک قرار دارد که در تصاویر دلند، شاردن و نیبور از غرب به شرق شهر ترسیم شده است و از آن میتوان به عنوان آخرین عنصر کلیدی منظر کلان در تصاویر جهانگردان یاد کرد.