چکیده:
پدیدۀ پستمدرنیسم به عنوان نتیجۀ منطقی دلزدگی جهان از سیاستهای بومستیز مدرنیستها از 1960 شروع به خودنمایی کرد. پستمدرنیستها با اهمیت دادن به زمینۀ وقوع هر اتفاق، توجه به جغرافیا، تاریخ و فرهنگ جوامع را به عنوان عوامل هویتبخش پدیدهها در دستور کار خود قرار دادند. در عرصۀ معماری منظر نیز، زمینهگرایان از 1960 با جنبشهایی همچون هنر زمینی کیفیت جغرافیایی مکان را مورد توجه قرار دادند. از اوایل 1980 به تدریج توجهات به هنر باغسازی کلاسیک اروپا جلب شد. در فرانسه نیز این اتفاق با پشتوانه مطالعات نوگرایانۀ تاریخنگاران تقویت میشد. باغهای باروک فرانسوی به عنوان سند زندۀ هنر باغسازی فرانسوی، تبدیل به الگوی عدهای از معماران منظر این کشور شد. بیشک ؛ نوعی تفاخر فرانسوی و بالیدن به گذشته نیز در این گرایشات نهفته بود. ارزش این باغها تنها به خلق فضای باز نبود، بلکه جنبۀ حاصلخیزی آنها نیز اهمیت داشت. اصولا باغبانی در تاریخ هنر فرانسه جایگاه والایی دارد و این باغبانها بودند که به عنوان معمار منظر در دربار فعالیت میکردند. نقش مدرسه باغبانی ورسای را در احیای این هنر نمیتوان نادیده گرفت؛ مدرسهای که معماران منظری چون آلن پروو را در خود پروراند.آلن پروو بیشک در میان معماران منظر تاریخگرا جایگاه ویژهای دارد. او که در آغاز کار خود در 1960 به فضاسازی ارگانیک تمایل داشت، با طراحی پارک آندره سیتروئن و رویکرد دوبارهخوانی معماری منظر کهن فرانسه، خالق نخستین پارک پستمدرن جهان شد. تأثیر تاریخ را میتوان در دو بخش کالبدی و نمادین در پروژههای او جستجو کرد. عناصر شاخص باغ فرانسوی همچون هرس گیاهان، بازی با آب و نظم هندسی بخش جداناشدنی پروژههای پروو هستند که همواره توسط وی شخصیسازی شده و با چهرهای مدرن اجرا میشوند. آلن پروو در طراحی خود متأثر از مکتب مینیمالیسم با ایدۀ حذف عناصر غیرضروری است، ولی برخلاف تفکر اصلی مینیمالیستها، عوامل بیرونی همچون تاریخ سرزمین را زائد نمیداند و از نمادهای تاریخی به عنوان نشانههای هویتی استفاده میکند؛ نشانههایی که اصالت مورد علاقۀ پاریسی را به مردم فرانسه یادآوری میکند و جلوهگر گذشته باشکوهشان است. پروو تنها تجمل، اغراق و کهنگی را از آنها میزداید، ضمن اینکه از به کارگیری مصالح مدرن نیز رویگردان نیست. شیوۀ کار وی را میتوان نمونهای شایسته از تداوم طراحی در معماری منظر یک سرزمین دانست. شیوهای که از باغهای سلطنتی باروک آغاز شده و در باغهای پروو به کمال میرسد؛ باغهایی شهری و مدرن، و همزمان غرورآفرین و در ستایش تاریخ.
خلاصه ماشینی:
"com چکیده واژگان کلیدی فرضیه در رویکرد زمینهگرای آلن پروو، غلبه با گرایشات فرهنگی است و عناصر منظرین تاریخی، جلوۀ عینی از شیوۀ پروو برای احیای خصوصیات فرهنگی منظر کهن هر سرزمین در منظر شهری معاصر به شمار میآید.
طرح پیشنهادی آلن پروو برای طراحی یک پارک شهری در محل سابق کارخانجات سیتروئن به سال 1985، به نقطه عطفی در منظر معاصر جهان تبدیل شد.
طراحی پروو برای این پارک مجموعهایست از ارجاعات تاریخی؛ زمین چمن پارک، یادآور فرش زمردین باغهای کلاسیک فرانسه است، انواع صحنهآراییهای آب، متأثر از باغهای باروک فرانسه و باغهای رنسانس ایتالیا، در طراحی پارک سیتروئن به کار گرفته شده، هرس گیاهان به عنوان نمادی از فرهنگ باغ فرانسوی از این پارک در کارهای پروو آغاز شده و به یکی از نشانهای سبک وی تبدیل میشود (تصویر 3).
این رویکرد در آثار آلن پروو به خوبی قابل مشاهده است؛ برای نمونه در نظرگاه مقابل طاق بزرگ لادفانس در پاریس، حوضی گرانیتی به عنوان نماد آب_ آیینۀ باغهای باروک طراحی شده که درون آن فرفرههایی رنگارنگ به یاد فوارههای آن استخرها قرار داده است (تصویر 4).
این شیوۀ برخورد با هنر منجر به ایجاد مینیمالیسم انحصاری پروو شده که در آن عناصر تاریخی به عنوان نشانههای هویتبخش وارد میشوند، ولی تجمل، اغراق و هرچه مانع درک مستقیم فضا شود پالایش میشود.
آلن پروو در آغاز تحت تأثیر هنر محیطی رایج در دهه 60 تمایل به طراحی طبیعتگرا و فرمهای ارگانیک داشت، ولی با افزایش گرایش نخبگان فرانسه به گذشته این کشور و درک اهمیت تاریخ به عنوان منبع شناخت، تاریخ باغسازی کلاسیک را به عنوان منبع الهام خود برگزید."