چکیده:
در تعریف اجمالی دلبستگی مکانی به عنوان مفهومی جدید، میتوان گفت؛ پیوندی میان شخص و محیط است که ابعاد مختلف انسانی و مکانی آن از ویژگیهای خاصی نیز برخوردار است. اگرچه ابعاد دلبستگی مکانی وابستگی بسیاری به مسایل اجتماعی دارد؛ اما در ابعاد مکانی آن میتوان قابلیتهایی را ارائه نمود که در تصمیمگیریهای مربوط به فضاهای عمومی در شهرها نیز مورد استفاده قرار گیرد. از مهمترین کارکردهای دلبستگی مکانی میتوان به ایجاد امنیت در محیط، هدفمندی در اشخاص و ایجاد انسجام زمانی اشاره کرد. «رلف»،2 «گیفورد»3، «مزومدار»4، «گیلیانی»،5 «لو» 6و«آلتمن» 7 از صاحبنظران بنام این حوزه بشمار میروند. این نوشتار قصد دارد با ارائه تعریفی جامع و ساده از دلبستگی مکانی، نمونهای از کارکردهای آن را نیز توضیح دهد.
خلاصه ماشینی:
"(Scannell & Gifford, 2010:1) دلبستگی مکانی به مطالعه ادراک محیطی نیز مرتبط است؛ به طوریکه افراد دلبسته حس بالایی از امنیت را تجربه میکنند، حتی وقتی مکان آنها در منطقه جنگی واقع شده باشد (Billig,2006: 249).
همچنانکه مانزو (2005) در مطالعه خود در مورد تجربیات و مکانهایی که معنای مکان را ایجاد میکنند، اشاره دارد که "صرفا" خود مکانها حایز اهمیت نیست، بلکه آنچه میتوان آن را «تجربه – در- مکان»8 نامید، اهمیت دارد و معنا را ایجاد میکند" اگرچه سایر نظریهپردازان معتقدند که مشخصات مکان، مکمل ایجاد معنای مکان است، اما این استدلال که تجربیات فردی میتواند مبنایی برای دلبستگی باشد، از اهمیت برخوردار است .
(Scannell & Gifford, 2010: 2) علاوه بر مسایل فرهنگی، نمادین یا ارزشی میتوان به تجربیات جمعی و گروهی اجتماعات مختلف در مکان نیز اشاره کرد که در آن اهمیت یک رخداد یا تجربه برای اهالی یک گروه حائز اهمیت است، به طور مثال میتوان به تجربه پیروزی یا شکست تیم ورزشی یک محله در این مورد اشاره کرد که موجب میشود دلبستگی مکانی که یادآور خاطرات خوش یا بد است، متفاوت باشد.
فرایند روانشناختی دومین بعد دلبستگی مکانی به روشی که بدان ترتیب افراد و گروهها با مکان ارتباط برقرار میکنند و ماهیت تعاملات روانشناختی که در محیطهای حائز اهمیت برای آنها رخ میدهد، مرتبط است.
برخی تعاریف هر سه این اجزا را شامل میشود و برخی دیگر تنها بر یک یا دو مورد از آنها تأکید میورزد، این نوع سازماندهی دلبستگی مکانی با سایر مفاهیم روانشناختی اجتماعی همچون نگرشها و تعصب که به واسطه اجزای عاطفی، شناختی و رفتاری تشخیص داده میشود، مشترک است."