خلاصه ماشینی:
"اما شاید تفاوت عمدۀ شریعتی با بقیه این باشد که وقتی تحصیلاتآکادمیک خود را به پایان برد،دوباره به خاستگاه جغرافیاییاش برگشتو تصمیم گرفت در آن موقعیت مکانی بیندیشد و نهایتا تاریخی بنویسدکه در صورت جغرافیا نمایان شده است.
انتهای این جستار را به نقل قولی از کتاب کویر به پایان میبریم؛کتاب که خود شریعتی در ادامهاش این عبارت را افزود بود:تاریخی کهدر صورت جغرافیا نمایان شده است:«در فرار به تاریخ،از هراس تنهاییدر حال،برادرم عین القضات را یافتم که در آغاز شکفتن،به جرم آگاهیو احساس و گستاخی اندیشه،در سی و سه سالگی شمع آجینش کردند.
تا زمان نیما اگر هم درادبیات فارسی اثری دربارۀ شعر،مثل«چهار مقاله»و«المعجم فی معاییر اشعار العجم»،نوشته شده بود،درکنار فنون دیگر مثل دبیری،طبیبی و منجمی توضیحمیدادند که برای شعر گفتن هم به این فنون و مهارتهااحتیاج است.
سخنران دوم جلسه،هوشیار انصاریفر بود که با اشاره به حرفهایگنجیپور ابتدا بر اهمیت بخش آخر صحبتهای او تأکید کرد و گفتشاعر،هنرمند کارمندی نیست که کاری را به انجام میرساند و شاعر کسینیست که کاری را از نقطهای شروع کرده و تا نقطهای دیگر ادامه میدهد تاشاعر بعدی بیاید و از آنجا کار را ادامه دهد.
آتشی سپس به نامۀ دیگری از نیما اشاره کرد که در مورد سوبژکتیو بودن شعرپیشین فارسی و فقدان نگاه ابژکتیو صحبت کرده بود و آن را به عدم برخورداریاز نگاهی علمی مربوط میدانست و گفته بود غربیها برای شناخت مار،دستدر چاه میبرند،و ما تبدیلش میکنیم به طرۀ یار تا بیزبان باشد و لذت هم به مابدهد."