خلاصه ماشینی:
"در آن مقاله گفتیم که راز اصلی در موفقیت معلمان دینی،وجود جاذبههای عمیق در شخصیت ایشان است و تا چنان جاذبههای نیرومند در وجود معلمان دینی -و هر فرد دیگری که سمت ارشاد و تربیت دیگران را بر عهده دارد-بوجود نیاید،کار ارشاد و هدایت نسل جوان به سامان نمیرسد و از همین روست که باید گفت کار اصلاح و ارشاد باید از خود مربیان و مرشدان و معلمان جامعه آغاز شود.
از اینرو،یکی از اساسیترین ابعاد کار معلمان و مربیان آشنائی آنها با مسائل روزگار خود است و این امر جز در سایهء مطالعات مستمر و تماس دائم با نسل جوان امکانپذیر نیست.
حال جا دارد که در خود بنگریم و انصاف دهم که آیا ما و همه کسانی که مسئولیت ارشاد مردم و بخصوص نسل جوان را بر عهده گرفتهایم،همان طبیبان بیمارجو و دردآشنائی بوده و هستیم که خود را وقف معالجه و *امروزه در دنیا مسئله جوانان از اهمیت و در عین حال از پیچیدگی خاصی برخوردار است.
اکنون باید دید که با پیروزی انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی و بقدرت رسیدن اسلام و مسلمین در این کشور،آیا ما بشکرانهء این نعمت عظیم الهی،همان روحیه را بصورت کاملتر و عمیقتری در خود ایجاد کردهایم یا در مواردی خدای نخواسته به اغوای شیطان چنان سرمایهای را از دست دادهایم؟!فراموش نکنیم که ارشاد و هدایت یک امر صوری و ظاهری نیست و سروکار با دلها دارد و راه یافتن در دلها نیز راه و رسمی دارد که در رأس آن، خفض جناح و پروبال تواضع زیر پای دیگران گسترانیدن و عشق و علاقهء راستین و بیشائبه به سعادت و رستگاری دیگران است."