خلاصه ماشینی:
"اما موضوع جمعیت مهاجران مسلمان در کشورهای غربی کههانتینگتون در چند جای دیگر نیز به آن اشاره نموده،از موارد جالبی استکه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد،چرا که علیرغم وجود آمارهایی درزمینه حضور گروههای عظیم مسلمان در کشورهایی نظیر فرانسه،آلمان،ایتالیا و امریکا،میزان واقعی مسلمانان در این جوامع چندان روشن نیستو بسیاری از کشورهای غربی حاضر به اعلام واقعی آمار مسلمانان نبودهو تعداد آنان را بسیار پایینتر از میزان واقعی اعلام مینمایند.
از سوی دیگر از آنجا که ثمرۀ توجه محض به علوم تجربی و دستیابی بهتکنولوژی،بدون توجه به معیارهای دینی و معنوی در جوامع غربی آشکار است ووضعیت فعلی اروپای غربی و امریکا،نتیجۀ چند قرن تلاش اروپا برای نفی مسیحیتاز حکومت بر جامعه و حاکمیت ارزشهای سکولار بر آن میباشد،پیامدهایی چونعدم توجه به خانواده به عنوان رکن اساسی اجتماع و فقر معنوی و انسانی در جوامعغربی،همچنین توجیه تولید سلاحهای مخرب به عنوان حفظ برتری نظامی بر جهان،از بین بردن محیطزیست و هزاران معضل دیگر که هماکنون گریبان این جوامع راگرفته است،میتواند هشداری باشد برای کسانی که آرزوی رسیدن به همان فرهنگ ومعیارها و ملاکهای اجتماعی در جوامع جهان سوم را دارند.
به این نکته نیز باید توجه داشت که قبل از هرگونه گفتمان فرهنگی باید تکلیفبسیاری از امور را در میان خود روشن سازیم؛برای مثال موضوع عدالت را در نظربگیریم،آیا تعریف آن به قرار دادن هرچیزی در جای خود،کافی است؟آیا کسیهست که در جایگاهی برتر قرار داشته و آنجایگاه را حق خویش نداند؟یا کسیهست که دم از ظلم و تبعیض اسلامی بزند؟چهکسی از بیگانگی و نابرابری دراسلام سخن میگوید؟حال آنکه هیچگاه نبوده که مسلمانان از نظامی برپایه برابریو برادری واقعی اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند."