چکیده:
ظهور اندیشة اسلام میانهرو در ترکیه و حاکمیت یافتن آن در عرصة اجتماعیو سیاسی این کشور از جمله رویدادهای جهان اسلام است که توجهی جدی را میطلبد؛ پس از نهضت بیداری اسلامی، تلاش میشود این گفتمان ـ که، با اتکا بر برداشتی کثرتگرایانه از اسلام، توانستهاست در عرصة داخلی از سدلائیسیتة متصلب آتاتورکی عبور کند و نیز اسلامگرایان سیاسی (اربکانی)را به حاشیه براند ـ الگویی برای حکومتداری مطلوب اسلامی در نظامهای جدید سیاسی و بدیلی برای جریان انقلاب اسلامی ایران در کشورهایعربی معرفی شود.پرسشی که موجب شدهاست نگارندگان این مقاله به بررسی رویکردهای سیاسی اسلام میانهرو همت گمارند این است که اساسا ویژگیهای این گفتمان چیست که کشورهای غربی درصددند آن را الگویی برای کشورهای اسلامیقرار دهند (سوال). در پاسخ به این پرسش، نویسندگان بر این باورند که وجود نوعی گرایش صوفیانه در اسلام میانهرو ترکی و تلفیق آن با اندیشههای غربی سبب شدهاست این قرائت از اسلام، در این کشور، قابلیت اجرایی بیشتری بیابدو همین مسئله در رویکردهای سیاسی این گفتمان نیز متبلور شود (فرضیه)؛ ازاینرو، برای اثبات این مدعا، در این نوشتار، ضمن بیان گزارشی اجمالی از فرایند ظهور این گفتمان در ترکیه و معرفی موسسان و رهبران آن، رویکرداین گفتمان به جایگاه سیاست در اسلام و موضوعات مرتبط با آن ـ همچون نقش دولت در جامعة اسلامی، اسلام و لیبرالیسم غربی، اسلام و انقلاب و نیز تمدن اسلامی ـ بررسی شدهاست (روش).نویسندگان این مقاله، که در پی نشان دادن چالشهای اسلام لیبرالی ترکی در مصاف با اسلام سیاسی بودهاند (هدف)، به نتایجی دست یافتهاند که از آن جمله عملیاتی شدن تفکر نوعثمانی در اسلام میانهرو ترکی و نیز اقدام دولت اردوغان در ترویج نوع جدیدی از سکولاریسم دینی است (یافتهها).
The emergence of the moderate Islam thought in Turkey and its dominance in the sociopolitical arena in this country is one of the phenomena in the Islam world which needs serious consideration. After the Islamic Awakening movement, it has been tried to introduce this discourse- which has been able to pass Ataturk's rigid laicism and push political Islamists (Erbakani} to the margin based on a pluralistic understanding of Islam — as a pattern for a desired Islamic government in modern political systems and a model of the Islamic revolution of Iran for Arab countries. The question which caused the authors of the present article to investigate the political approaches of moderate Islam is: what are the features of this discourse that western countries seek to use it as a pattern for Islamic countries? (Question) To answer this question, the authors believe that the existence of a kind of Sufi inclination in Turkish moderate Islam and its integration with western thoughts has caused this interpretation of Islam to be more applicable in this country and the same issue is reflected in the political approaches of this discourse (Hypothesis). Hence, to prove this claim, the present work, while presenting a brief report of the process of the emergence of this discourse in Turkey and introducing its founders and leaders, the approach of this discourse towards the position of politics in Islam and other related issues- like the role of government in Islamic community, Islam and western liberalism, Islam and revolution and also Islamic civilization- are investigated (Method). The authors of the present article, who tried to show the challenges of Turkish liberal Islam in confronting political Islam (Objective), reached some conclusions such as the implementation of new Ottoman thought in Turkish moderate Islam and also the activities of Erdogan's government to propagate a new kind of religious Secularism.
خلاصه ماشینی:
"سیاست در اسلام لیبرالی (بررسی و نقد اندیشههای سیاسی در گفتمان اسلام میانهرو ترکی) مرتضی شیرودی 1 / رسول نوروزی فیروز 2 (83-111) چکیده ظهور اندیشة اسلام میانهرو در ترکیه و حاکمیت یافتن آن در عرصة اجتماعیو سیاسی این کشور از جمله رویدادهای جهان اسلام است که توجهی جدی را میطلبد؛ پس از نهضت بیداری اسلامی، تلاش میشود این گفتمان ـ که، با اتکا بر برداشتی کثرتگرایانه از اسلام، توانستهاست در عرصة داخلی از سدلائیسیتة متصلب آتاتورکی عبور کند و نیز اسلامگرایان سیاسی (اربکانی)را به حاشیه براند ـ الگویی برای حکومتداری مطلوب اسلامی در نظامهای جدید سیاسی و بدیلی برای جریان انقلاب اسلامی ایران در کشورهایعربی معرفی شود.
این اجتهاد اسلامگرایان میانهرو، که حمایت غرب را نیز با خود دارد، مبتنی بر تفقه، به معنایخاص آن، نیست و بیشتر جنبة کلامی و حتی ریشه در رویکردهای صوفیانه دارد؛ ازاینرو، بیشتر استدلالهای آنها خارج از محدودة قرآن و سنت و همین امر سبب ضعف آنها در استدلال است؛ خداوند در قرآن کریم به مسلمانان فرمانهایی دادهاست که صرفا با وجود دولتی دینی تحقق مییابد، چنانکه در سیرة پیامبر اکرم( تشکیل دولت، چه در مدینه و چه در مکه، و ایجاد سازوکار و ساختاری سیاسی برای هدایت جامعه همواره مد نظر بود، نهاینکه فعالیتهای آن حضرت به لایههای اجتماعی و فردی محدود شده باشد."