چکیده:
غالب اندیشمندان شیعه از حسن و قبح ذاتی افعال، که نوعی واقعگرایی اخلاقی است، دفاع کردهاند. در مقابل، برخی از اندیشمندان معاصر شیعه از ناواقعگرایی اخلاقی حمایت کرده، قضایای اخلاقی را از قضایای مشهوره و آراء محموده برشمردهاند. از نظر آنها قضایای اخلاقی را از قضایای مشهوره و آراء محموده برشمردهاند. از نظر آنها قضایای اخلاقی هیچ حقیقتی جز شهرت و رای و نظر عقلاء ندارد. این گروه، نظریه خود را به ابن سینا و برخی شارحان او نیز نسبت دادهاند. ما در این مقاله، نخست صحت این استناد را بررسی میکنیم و سپس خود نظریه را مورد ارزیابی قرار میدهیم. از نظر ما استناد مذکور صحیح است، اما اشکالات متعدد، این نظریه را تضعیف میکند.
خلاصه ماشینی:
مرور و ارزيابي ديدگاه ابنسينا دربارة حقيقت قضاياي اخلاقي احمدحسين شريفي( چکيده غالب انديشمندان شيعه از حسن و قبح ذاتي افعال، که نوعي واقعگرايي اخلاقياست، دفاع کردهاند.
از نظر ابنسينا قضاياي مشهورة خاصه، تنها از طريق آموزش و تربيت اجتماعي و خانوادگي قابل شناخت است، و هيچ انساني بدون دريافت چنين آموزشهايي قادر بر تصديق آنها نيست.
از نظر ابنسينا اين احکام، هرچند مورد پذيرش عموم و همگان است، اما هيچيک از آنها مستقيماً از طريق قواي شناختي، قابل شناخت نيست و نميتوان بدون آموزش و تربيت اجتماعي به آنها پي برد.
تفاوت ديگر قضاياي اوّلي و مشهور اين است که در قضاياي اوّلي، ثبوت محمول براي موضوع ضرورياست، در حالي که در مشهورات چنين نيست؛ براي مثال، اگر در موردي، دروغگويي نسبت به راستگويي، مصالحي به مراتب بيشتر داشته باشد، دروغگويي بد نيست.
(همانجا) خواجه در شرح سخن ابنسينا اسباب و عوامل شهرت قضايا را به نحو عام برشمرده و توضيح داده است، و از جمله، عامل شهرتِ احکام اخلاقي را اشتمال آنها بر مصالح عمومي دانسته است.
محقق لاهيجي در سرماية ايمان (61) و به تبع ايشان ملاهادي سبزواري در شرح الاسماء الحسني (322ـ321) گفتهاند اينکه پارهاي از فيلسوفان قضاياي اخلاقي، به ويژة دو قضية «عدل خوب است» و «ظلم بد است»، را جزو مشهورات و مقبولات عامه به شمار آوردهاند، صرفاً از آنرو بوده است که ميخواستهاند براي مصالح و مفاسد عمومي مثالي ارائه کنند و از اينرو هيچ منافاتي با بديهيدانستن اين دسته از قضايا ندارد.
اما چنانکه گذشت، موافقت با اين تفسير آسان نيست؛ زيرا ابنسينا بهصراحت قضاياي اخلاقي را از مشهورات خاصه شمرده است.