چکیده:
سلسله جنگ های ایران و یونان و عناصر و عوامل موثر در کشورگشایی هخامنشیان، مورد توجه زیادی قرار گرفته، اما آنچه در این میان تا حدودی نادیده گرفته شده، تبلیغات از سوی دو رقیب است. سنگ نوشته های شاهان هخامنشی و گزارش های مورخان یونانی نشان می دهند که پارسیان و یونانیان در سطوح گوناگون در مقابل یکدیگر، از به کار بردن شیوه های تبلیغاتی و ضد تبلیغاتی غافل نبودند. پارسیان در کشورگشایی هایشان تلاش می کردند تا در اشکال گوناگون، اقوام زیردست را تحت تاثیر اقتدار و عظمت امپراتوری شان قرار دهند. آنها در طی لشکرکشی هایشان به یونان، نشان دادند که چقدر می توانند از شیوه های تبلیغاتی برای تضعیف دشمن و جلب متحدان یونانی بهره ببرند. فرستادن پیک هایی برای کسب اطلاعات، برقراری روابط مناسب با نیروهای تاثیرگذار همچون پرستشگاه های یونانی برانخید، دلفی و مگنسیا، تبلیغ قدرت و برازندگی شاه، شمار فراوان سپاه شاهی، شرکت بیشتر اقوام و ملل در لشکرکشی ها، برگزاری مسابقات جنگی گوناگون، سان دیدن از سپاه در محل های گوناگون، صدور بیانیه و برپایی ستون های سنگی در مناطق گشوده شده و غیره، نمونه هایی تبلیغاتی هستند که شاهان هخامنشی به کار می گرفتند. بر این اساس، این نوشتار بر آن است تا با بررسی عناصر و شیوه های تبلیغاتی پارسیان، سیاست تبلیغاتی آنها را در جنگ های مدیک تبیین و تشریح نماید.
The series of wars between Persia and Greek, and the effective elements and factors in Achaemenid conquests, have received a fair deal of scholarly attention. However, what generally has been neglected is the propaganda used by both rival sides. The Achaemenid inscriptions and accounts of Greek historians suggest that the Persians and Greeks were not negligent in applying propaganda and anti- propaganda methods in different levels against together. The Persians in their conquests attempted, on various levels, to influence the subject of ethics and nations by the authority and greatness of their empire. The Greeks, particularly, were not an exception the Persians in their expeditions to Greek showed that how much the use of propaganda manners can weaken the enemy and calling up the Greek allies. Sending messengers for gathering of information, to contact with effective forces such as the Greek temples Delphi, Branchidai, Magnesia, to propagandize the power and gracefulness of the Great King, the numerous number of royal army, sharing of more ethics and nations in expeditions, the celebration of various warlike matches, to review army in different places, the issuance of declaration and establishment of the steles in coquetted areas are propaganda cases that the Achaemenid used both in their conquests.
Accordingly, this paper studies the Persianâs propaganda policy through survey of elements and ways of their propaganda in the Medic wars.
King, Royal Ideology, Royal Army, propaganda techniques, propagandists, propaganda predictions
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، مسأله اصلی این است که شاهان هخامنشی در طی جنگهای مدیک و برای پیشبرد اهدافشان، از چه سیاست تبلیغاتی بهره میبردند؟ این سیاست بر شالوده کدام عناصر، عوامل و تکنیکها بنا شده بود و این سیاست در پی اجرای کدام اهداف و ایدئولوژی بود؟ مخاطبان هدف چه کسانی بودند و واکنش آنها چگونه بود؟ آیا این سیاست، توانست منافع و اهداف مورد نظر شاهان را تامین نماید؟ مبلغان چه کسانی بودند؟ در پاسخ، این فرض مطرح است که شاه خود بزرگترین مبلغ است و همه عناصر و عوامل تبلیغاتی در چارچوب ایدئولوژی شاهانه معنا پیدا میکرد؛ که هدف این ایدئولوژی عبارت از ترسیم تصویری جهانی از اقتدار و عظمت شاه و امپراتوری، ترغیب اقوام و ملل برای جامه عمل پوشیدن به تصمیمهای کلان شاه بزرگ و اظهار وفاداری و خدمت به او بود و هدف دیگر آن، تحت تاثیر قرار دادن یونانیان، ایجاد رعب و وحشت در میان یونانیان سرزمین اصلی، به قصد واداشتن آنها از هر گونه مقاومت در برابر شاه و سپاه بزرگش بود.
1- تبلیغ شمار و تنوع سپاهیان: تکنیکهای روایتهای پارسی و یونانی شاهان در جنگهای مدیک بر آن بودند تا به شیوههای گوناگون، عظمت و بزرگی خود را برای اقوام زیردست و ایلات واقع در مسیر لشکرکشی تبلیغ نمایند، زیرا حفظ و بقای نام شاهان، در گرو ثبت رویدادهایی بود که خود مصدر وقوع آنها بودند؛ برپایی ستونهای سنگی به سه یا چهار زبان در تنگه بسفور (هرودوت،1368: کتاب4: 270) و کانال سوئز (Kent, 1953: DZ) و همچنین به تصویر کشیدن گذر داریوش از پل بوسفور توسط ماندروکل (هرودوت،1368: کتاب4: 270) بزرگی و عظمت شاه را در پیش چشم زیردستان به تماشا میگذاشت و به نوعی، دعوی ناگفته قدرت شاه را به تصویر میکشید.