چکیده:
زبان فارسی زبانی است ترکیب پذیر. همین موضوع سبب شده که بعضی شاعران و نویسندگانی که از خلاقیت ذهنی خوبی برخوردار بوده اند بکوشند تا به خلق ترکیب های تازه دست یابند. نظامی گنجه ای از جمله گویندگانی است که در آثارش با صدها ترکیب تازه و بی سابقه روبه رو می شویم. نظامی از یک سو به جهت بهره مندی از هوش و استعداد فراوان و از سوی دیگر هم به لحاظ آنکه ذوق اهل زمانه خواستار سخن تازه بود و هم از آن رو که تکامل طبیعی زبان ایجاب می کرد، توجه خاصی به این موضوع نشان داده است. اگرچه نظامی در ساختن ترکیب های جدید خود را به بعضی ترکیب های خاص محدود نمی کند، روی هم رفته تعابیر کنایی در آثار او بسامد بالاتری دارد. یکی از این ترکیب ها ترکیب کنایی «کبک شکستن» است که داستان سرای گنجه تنها سه بار از آن در خسرو و شیرین و شرفنامه استفاده کرده است. معانی ای که در فرهنگ های لغت برای این ترکیب کنایی نوشته اند بدین قرار است: عشوه کردن، پی گم کردن و پنهان داشتن راز. درباره ساختار این ترکیب هرچند در جایی بحثی نشده است، می توان در این مورد به فرضیه هایی چند قائل شد. آنچه در این نوشتار بدان می پردازیم از طرفی به این فرضیه ها مربوط می شود و از طرف دیگر به معانی ذکرشده در فرهنگ ها تا دریابیم که این معانی تا چه اندازه قابل اعتناست و آیا معنی دیگری نیز برای آن متصور است یا نه.
Persian is a language that accepts combination.This tendency has made some of the poets and authors try to create new combinations. Nizami of Ganje is one of the poets in whose works hundreds of these new combinations are seen. On the one hand because of his high intelligence and talent and on the other hand because the people of his time looked for new subjects and new expressions، and also due to the natural evolvement of language، he has paid special attention to this issue. Although Nizami does not limit himself to certain combinations، on the whole the frequency of allusive combinations is high in his works. One of these combinations is that of"kabkshekastan"، which the narrator of Ganje has used in Khosro and Shirin and Sharafname three times. The meanings written for this allusive combination in dictionaries are as follows: "to flirt"، "to efface the track" and "to hide secrets". Although on the construction of this combination no explanation has been given، we may offer a few conjectures. What we attempt to explain in this research concerns this combination and its meaning in dictionaries. The research is an endeavor to find out how much these meanings are reliable and if there is another possible meaning for this term.
خلاصه ماشینی:
"شاعران غالبا از"خرامیدن"که در لغت به معنی راه رفتن به ناز و زیبایی آمده (دهخدا،1377:ذیل خرامیدن)برای به تصویر کشیدن شیوۀ حرکت و رفتار معشوق یا زیبارویان بهطور عام-خواه غلامان و خواه کنیزان-استفاده کردهاند،چنانکه مثلا در این ابیات از مسعود سعد و سنایی دیده میشود: مسعود سعد در غزالی خطاب به معشوق گفته است: خرامان چو کبک دری از وثاق#برون آمده بر زدی آستی (مسعود سعد،1384:5639) سنایی در جایی در قالب استعاره از معشوق به کبک دری تعبیر میکند و آنگاه از خرامیدن او سخن میگوید: باز کردار همی صید کند دیده و دل#چون خرامید به بازار در آن کبک دری (سنایی،1362:643) بااینحال،گاه دیده شده که بعضی از شاعران چون منوچهری در مدح اسب ممدوح و در بیان حرکت آرام و دلنشین آن از لفظ خرامیدن استفاده کردهاند: گاه رهواری چون کبک و گاه جولان چون عقاب#گاه برخاستن چو باشه گاه برگشتن چو باز (منوچهری،1363:43) دربارۀ خندیدن یا قهقهۀ کبک نیز این نکته شایان ذکر است که در شعر شاعران عصر غزنوی اول،همچون فرخی و منوچهری و دیگران،چنین تصویری بهچشم نمیخورد.
آیا نظامی بیواسطه و تنها به نیروی ذهن خلاق خود دست به ایجاد چنین تعبیری زده است؟ چه نسبتی است میان کبک شکستن با عشوه و ناز کردن؟ ارتباط ظاهر این ترکیب کنایی با مفهوم پنهان داشتن راز در چیست؟ آیا تصحیف و تغییری در جزء اسمی این ترکیب(کبک)صورت گرفته است؟ آیا ترکیب کبک شکستن هم از نوع ترکیبهایی چون نان شکستن،ناهار شکستن و دلشکستن و جز آن است؟ آیا معانیای که فرهنگها دربارۀ این تعبیر کنایی نوشتهاند کاملا قابلپذیرش است و خدشهای بر آن وارد نیست؟ بدیهی است که طرح سؤالهایی از این دست از یکطرف مربوط میشود به جزء فعلی این ترکیب(شکستن)که هرچند دارای معانی متعددی است،هیچیک در اینجا برای به دست دادن معنی کنایی موردنظر فرهنگنویسان راهگشا نیست."