چکیده:
اين مقاله به تحليل و بررسي شخصيت هاي تاريخي، مذهبي، و حوادثي مي پردازد كه به هر طريقي در شعر ادونيس تجلي گاه اسطوره ققنوس شده اند، و بيانگر تجدد و رستاخيز دوباره بعد از مرگ و نابودي هستند. اين مفاهيم به صورتي رمزگونه مصداق واقعيات جوامع عربي است. ادونيس پيوسته اين جامعه را در گرداب عقب افتادگي و سكون و مرگ مطلق مي بيند و در تلاش است تا با ياري ققنوس كه نماد هر انسان انقلابي و تجددخواه است، به دوران شكوه گذشته كه در انديشه ادونيس تمدن فينيقيه است، بازگردد و انقلابي عليه تمدن كنوني عرب بنا نهد.
در اين مقاله به دو نوع كاربرد ققنوس در اشعار ادونيس مي پردازيم، نوع اول كاربردي است كه در آن يكي از عملكردهاي ققنوس در يك شخصيت و يا در خود شاعر ظهور مي كند، و در نوع دوم شاعر صريحاً اسم ققنوس را در متن به كار مي برد كه ما آن را با عنوان كاربرد عَلَم آورده ايم.
This study examined historical and religious characters and events emanating myth of phoenix manifesting renewal and resurrection after death and destruction in Adonis’s poetries. These concepts is symbols of realities in Arabic societies. Adonis described the society in vortex of leeway، inaction and absolute death. Considering phoenix as a symbol of revolutionary human، Adonis tried to back to glorious period (civilization of Fynyqy) and revolted against current Arabic civilization.
Two usages of phoenix were considered in Adonis’s poetries; first، summoning (the role of a human or as poet himself) and second، eminent noun (clearly expressing the word of phoenix).