چکیده:
محبت خالص، همان چیزی که اولیای الهی از خداوند میخواهند، وقتی به بار نشست، همه ذهن و فکر انسان متوجه خدا خواهد شد و مشاهده تجلیات و جلال و جبروت الهی، دارای لذتی بینهایت است که با هیچ چیز قابل قیاس نیست. انسان کمالجو و لذتطلب است. همه کمالات لذایذ و زیباییهای عالم در خداوند متعال متمرکز است؛ از اینرو، وقتی موفق به درک جلوههای معبود و معشوق واقعی باشد، دلداده و شیفته او میشود. رضوان و قرب محبوب بالاترین لذت برای عاشق است. همه این آثار محبت خالصانه خداست. از جمله آثار خالصانه محبت به خدا، بیرغبتی به دنیا و علاقه نشان ندادن به زرق و برق آن است. شخصی که معرفت حقیقی و محبت خالصانه به خدا دارد و به آنچه نزد اوست رغبت دارد، همواره به یاد خداست. این سیره معصومان: است.
خلاصه ماشینی:
"آنگاه اگر انسان به این استعداد و ظرفیت عظیم و شگفتانگیزی که خداوند در وجود او به ودیعت نهاده است، پی ببرد و دریابد که به چه مقام و درجهای میتواند دست یابد و اینکه میتواند به آن محبوب با زیباییهای نامتناهی دل ببندد، آیا حاضر است خود را اسیر امور مادی پست و گذرا و محدود و توأم با آفت، پلیدی و زشتیهای فراوان کند؟ اگر ما لیاقت درک حقایقی متعالی چون مشاهده خداوند و نظر به تجلیات ربوبی را نداشته باشیم و به چنین مقام متعالی دست نیافته باشیم، خواندن دعاها و مناجاتها و ازجمله این مناجات که از چنان حقایقی خبر میدهند و تفکر و تدبر در آنها، دستکم ما را به وجود آن حقایق رهنمون میسازد.
با توجه به اینکه نهایت آرزوی بنده مطیع فرمان خدا که خالصانه به وی محبت دارد، این است که خداوند نیز از او راضی شود، امام سجاد علیهالسلام از خداوند میخواهند که ایشان را در شمار کسانی قرار دهد که رضایت خود را به آنها بخشیده و آنان را برای مقام رضایتش برگزیده است و میفرمایند: «وحبوته برضاک.
در صورتی انسان، لیاقت بندگی خدا را پیدا میکند که از بند و اسارت دنیا و شهرت و مقام، خود را نجات دهد و دستکم در حدی که خداوند اجازه داده و برایش مباح دانسته است، از آن امور استفاده کند؛ تا جایی که خداوند اجازه داده و برایش مباح قرار داده، از شهوت و سایر غرایزش استفاده کند و پا را فراتر از تکالیف الهی ننهد و مرتکب حرام و گناه نشود، در این صورت، به اولین مرحله بندگی خدا دست یافته است."