چکیده:
شناخت دقیق آراء خاورشناسان درباره معارف اسلامی و نقد علمی دیدگاههای آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور، راقم این سطور در مقاله حاضر تلاش کرده تا به معرفی و آسیبشناسی پژوهش فایرستون درباره حضرت ابراهیم بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش مطالعه اسنادی و رویکرد آن تحلیلی ـ انتقادی است؛ این بدان معنا نیست که از روشهای توصیفی استفاده نشده است. اگرچه بررسی دیدگاههای فایرستون در خصوص حضرت ابراهیم مرکز توجه و تحلیل بوده، اما برای تکمیل این تحقیق در مواقع موردنیاز از نظرات عالمان مسلمان استفاده شده است. پژوهش فایرستون گویای تتبع بسیار وی در منابع اسلامی است، اما اشتباههای غیرقابل اغماض او نشان میدهد که وی به همه منابع معتبر اسلامی مربوط به ابراهیم علیهالسلام، بهویژه منابع شیعی، دسترسی و یا اشراف نداشته است. فایرستون بهدلیل مراجعه یکسویه به منابع اهلسنت، از پرداختن به دیدگاههای مکتب اهلبیت در خصوص حضرت ابراهیم غافل گردیده است، و همین امر از اعتبار اثر وی میکاهد.
خلاصه ماشینی:
"سرتاسر نهجالبلاغه گویای این مطلب بوده و امام علی علیهالسلامدر جایجای آن، از مرگ، مرگآگاهی، مرگاندیشی و مرگزیستی سخن به میان آورده است؛ زیرا مرگآگاهی جزو اوصاف ممتاز انسان است که با تذکار و عدم تذکار نه به وجود میآید و نه از بین میرود، اما این امور باعث توجه یا عدم توجه آدمی میشود.
اعتقاد به معاد و آگاهی از وجود نظام جزا و پاداش، از علل شناختی مرگآگاهی محسوب میشود و تأثیر بسزایی در تحقق آن، بلکه مرگاندیشی دارد؛ به این معنا که اگر شخص به وقوع معاد اعتقاد داشته باشد و بداند از اعمال و رفتار او سؤال خواهد شد و در مقابل آنها پاداش و جزا خواهد دید و بپذیرد که مرگ واصلکننده او به آن عالم است، به طور طبعی و تبعی در اندیشه مرگ خواهد بود و در وهله اول، از کم و کیف و چند و چون مرگ آگاه خواهد شد و در مرتبه بعدی، آن را در تمام ساحتهای وجودیاش جاری و ساری و محقق خواهد ساخت و به مرتبه مرگاندیشی دست خواهد یافت.
بنابراین، فریب خوردن به ظواهر دنیا باعث فراموشی ویژگی ممتاز مرگآگاهی در انسان میشود، به گونهای که آدمی به آنچه که دارد دل خوش میکند و از کار و تلاش باز میایستد، حال آنکه توصیه امام علی علیهالسلام تلاش و کوشش روزافزون است: «پس بر شما باد به سعی و کوشش، و توشه برگرفتن و آماده شدن، و فراهم کردن زاد و توشه در منزلی که زاد و توشه فراهم است» (همان، خ 221، ص 269)."