چکیده:
تحقق پیشرفت مستمر و پایدار مستلزم ارائه یک الگوی کامل مبتنی بر مبانی دینی است. مهمترین اصلی که در منابع دینی به آن اشاره شده، بحث عدالت است. عدالت از مهمترین اصول اسلامی است که در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نظام فکری اسلام جریان داشته به عنوان یک اصل عام شناخته میشود. در نظام سیاسی اسلام، نیز این اصل به عنوان اصل محوری شناخته شده که لازم است در تمامی اجزاء نظام سیاسی محوریت داشته باشد. بر این اساس دستیابی به یک نظام سیاسی پیشرفته زمانی امکانپذیر است که عدالت در تمام اجزاء آن حضور محوری داشته باشد. بنابراین شاخصهای عدالتمحوری به معنای شاخصهایی است که نشاندهنده میزان حضور عدالت در این ساختارهاست؛ و ارزیابی آنها بر اساس میزان حضور و التزام عملی به عدالت در حوزه بینش، گرایش، کنش رفتاری و کنش ساختاری میباشد.
خلاصه ماشینی:
"طبیعی است که این تشخیصها نسبی خواهد بود؛ زیرا در وضعیت جنگی در نظریههای کلاسیک، هر کس بر اساس قدرت و توانایی خویش میکوشد حق بیشتری داشته باشد؛ حتی در پردة جهل رالز نیز، انصاف بهمنزلة مبنای تشخیص حق، زمانی میتواند درست قضاوت کند که بر همة جوانب حق اشراف داشته باشد؛ درحالیکه هیچ انسانی، هرچند هم بیطرف باشد و بتواند خود را در آن حالت قرار دهد، به دلیل عدم اشراف بر همة زوایای حقوق در وضع قوانین، نمیتواند حداکثر سود را برای بیشترین افراد در نظر بگیرد.
شاخصهای عدالتمحوری بر این اساس، حرکت جامعة سیاسی به سمت پیشرفت عدالتمحور، مبتنی بر شکلگیری جامعهای عادلانه است که متشکل از گروهی از انسانهای عادل است، که در همة ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خویش، عدالت را سرلوحة فعالیتهای خویش قرار دادهاند.
در صورتی که این گرایشها از افراط و تفریط به دور، و در حب و بغضها میانهروی وجود داشته باشد، میتوان او را در گرایش، انسان عادل نامید؛ زیرا بنا بر تعریف عدالت به «وضع الشیء فی موضعه»، مقابل افراط و تفریط در حب و بغض بهمعنای قرار عدم رعایت مواضع امور است که به ظلم منجر خواهد شد.
شاخصهای عدالت کنش ساختاری پس از بحث دربارة عدالت رفتاری شهروند عادل در جامعة مدنی عدالتمحور، عدالت ساختاری و تحقق نظام سیاسی مبتنی بر عدالت مورد توجه قرار میگیرد؛ زیرا جامعهای که شهروندان آن بر محور عدالت حرکت میکنند، به حکومتی نیاز دارد که همة حقوق شهروندان را بر مبنای عدل به ایشان استیفا کند."