چکیده:
نظریه های متعددی در حوزه ی زبان شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره ی مفهومی» و «طرح واره ی تصویری» بیش ترین اهمیت را دارند. طرح واره های تصویری ساخت هایی از فرایند شناختی اند که به واسطه ی تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می آورند. طرح واره-های تصویری گونه های مختلفی دارند، نظیر طرح واره های حرکتی، طرح واره های حجمی، طرح واره های قدرتی؛ و طرح-واره ی چرخشی یا دوری یکی از گونه های طرح واره های حرکتی است که می تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح واره های چرخشی در غزل های سعدی را می توان در سه دسته جای داد: 1)طلب 2)شکایت 3)ترک؛ و حافظ را نیز در سه دسته: 1)طلب 2)شکایت 3تسلیم. تحلیل های شناختی حاصل از طرح واره-های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1.درک سعدی از حرکت زمان، خطی است و فهم حافظ، دایره ای. 2.درک حرکت خطی سعدی بر واقع گرایی و فهم دایره ای حافظ بر آرمان گرایی او دلالت دارد. 3.سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان های تراژیک جای می گیرد و حافظ به سبب فهم حرکت دایره ای در شمار انسان های حماسی. 4.شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می کنند.
Multiple theories are proposed in respect of cognitive linguistics among which، «conceptual metaphor» and «image schema» have the highest importance. image schemas are some structures of cognitive process which are formed because of the physical experience of human in contact to the external world and provide the possibility for understanding and analysis of abstract concepts. Image schema have different species such as، containment Schemas ، path Schemas ، force Schemas. Cycle Schemas is one of the kinds of image schemas which can be formed by natural or conventional mapping. Abstract concepts of cycle schemas in the poems of Sa’di can be placed in to three categories: 1) request; 2)complaint; 3)desertion. And the abstract concepts of cycle schemas in the poems of Hafez can be placed in to three categories: 1) request; 2)complaint; 3)submission. The cognitive analyses obtained from the cycle schemas of these poets include: 1) sa’di’s understanding of time movement is liner and Hafez’s understanding of it is circular. 2) sa’di’s liner movement understanding indicates to realization and Hafez’s circular understanding indicates to his idealization. 3) Because of liner movement understanding Sa’di is placed in to tragic human-being group and due to circular movement understanding Hafez is regarded as spic human. 4) The form of the vocabularies’application and general structure of the poems indicate to the decentralization of Sa’di and centralization of Hafez.
خلاصه ماشینی:
چون در حوزة ادبیات فارسی بررسی و تحلیل متون با رویکرد زبانشناسی شناختی کمتر مورد توجه قرار گرفته و از آنجا که این نگرش با بررسی تصویرها میتواند ما را به سرچشمة اندیشههای نویسندگان و شاعران رهنمون شود، این مقاله برآن است تا غزلیات سعدی و حافظ شیرازی را با رویکرد یادشده بررسی کند.
روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، اشعار دارای طرحوارة چرخشی در غزلیات سعدی و حافظ شیرازی است که بیش از یکچهارم غزلیات هرکدام از دو شاعر را شامل میشود.
شکایت: طرحوارههای چرخشی دارای مفهوم انتزاعی شکایت در شعرهای حافظ فقط یک بیت بوده و در مقایسه با شعرهای سعدی بسیار اندک است و این موضوع شناخت خوبی از نگرشهای دو شاعر بهدست میدهد که در بخشهای بعدی مقاله به آن میپردازیم.
زمان در شعرهای سعدی و حافظ گاه تلفیقی از دایرهای و خطی است و حرکت دوری به دو دسته تقسیم میشود: الف.
ب. بهصورت مارپیچ: توصیف زمان در قالب حرکت مارپیچ، تلفیقی از حرکت خطی قرآن کریم و حرکت دایرهای عرفان است و در آن مسیر مبدأ تا مقصد با حرکت چرخشی طی میشود؛ مانند شکل زیر: (رجوع شود به تصویر صفحه) وقتی سعدی میگوید: گر توان بود که دور فلک از سر گیرند (6/ 282)، بهاعتقاد او، زمان یا دور فلک نقطة آغاز دارد که امکان برگشت به آن نقطه و شروع دوباره وجود ندارد.
2. عدد سمت چپ شمارة غزل و عدد سمت راست شمارة بیت را در این نسخه نشان میدهد: شمسالدین محمد حافظ شیرازی، دیوان، تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی، به کوشش عبدالکریم جربزهدار (تهران: اساطیر، 1387).