چکیده:
چهرة زیبا و پرفروغ کتاب الهی زیر ابرهای تیره و متراکم اوهام انسانها پنهان است. با زدودن هر ابری خورشیدی نورافشانی میکند و راهی به سوی کمال و سعادت گشوده میشود. حقیقت این است که برخی از مفسران صدر اسلام با اظهارات غیرمسئولانه و متعارض خود شماری از محکمات قرآن را به متشابه تبدیل کرده و موجب سرگردانی امت اسلام شدهاند. در این مقاله با برخورداری از شیوة تفسیر قرآن با قرآن و نادیده گرفتن اقوال آن مفسران، در سوگندهای کتاب خدای متعال تدبر خواهیم کرد و با در نظر گرفتن ارتباط آنها با فواصل آیات، تفسیر قطعی آنها را پیش روی قرآنپژوهان قرار خواهیم داد. به تفسیر قطعی حروف مقطعه و «کوثر» نیز اشاره خواهد شد.هدف ما از نگارش مقالة حاضر این است که نقاب از جمال دلربای قرآن کریم برگیریم و کلام خدای سبحان را با شکوه و شادابی آغازینش دریافت کنیم.«تکرار» نقشهای بلاغی و معرفتی مهمی در قرآن کریم ایفا میکند. تکرارهای قرآنی را میتوان در گونههای لفظی، معنایی و لفظی ـ معنایی دستهبندی کرد. این تکرارها، گاه پیوسته و بدون فاصلهاند و گاه در یک سوره با فاصلههایی منظم و گاه در دو سورة مختلف. این مقاله آیهبرگردانهایی را پی میگیرد که با قالبهای زیباشناختی منظمی در قرآن تکرار شدهاند و با گزینش نام «تکراربند» برای آن درصدد است تا آن را به عنوان یک قالب ادبی زیبا، ویژة قرآن معرفی کند و جایگاهش را در میان شکلهای مشابه ادبی بازشناسد. در تکراربندهای قرآنی، پس از آیهها یا مقطعی از سوره، آیه یا عبارتی با نظمی ویژه تکرار گشته و چهرة سوره را همبسته و آراسته میسازد. این نوشتار، چند و چون این تکرارها را به همراه حکمتها و نکات زیباشناختی آن در هفت سورة الرحمن، مرسلات، شعراء، قمر، صافات، نمل و کهف بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"دانش تفسیر نیز باید مانند هر فن دیگر همین وظیفة تجمیع متفرقات و تفریق مجتمعات را بر عهده گیرد؛ زیرا اقوال فراوان و تعمیمهای بیمورد و تخصیصهای بیوجه منسوب به ابن عباس و عکرمه و ضحاک و کلبی و عطا و مجاهد و سدی و مقاتل و قتاده و حسن بصری و ابن جریج و کعبالاحبار و وهب بن منبه و امثال آنان بسیاری از آیات نورانی قرآن کریم را در هالهای از ابهام فرو برده و موجب حیرت و سرگردانی قرآنپژوهان شده است؛ علاوه بر اینکه استناد تکتک آن روایات تفسیری به این اشخاص مسلم نیست و در صورت اثبات این استناد، ادعاهای بیدلیل آنان کمترین حجیتی ندارد مگر در موردی که ثابت شود چیزی را از معصوم نقل میکنند.
3 تفسیر «عصر» از طریق تدبر در فواصل آیات در تفسیر نمونه پس از اشاره به معانی پسین، روزگار، عصر حضرت رسول اکرم، عصر حضرت مهدی(، انسان کامل و نماز عصر، آمده است: با اینکه تفسیرهای فوق با هم تضادی ندارند و ممکن است همه در معنای آیه جمع باشد و سوگند به تمام این امور مهم یاد شود، ولی در میان آنها از همه مناسبتر همان عصر به معنای زمان و تاریخ بشر است، چراکه بارها گفتهایم سوگندهای قرآن همواره متناسب با مطلبی است که سوگـند به خاطر آن یاد شده، و مسلم است که خسران انسانها در زندگی نتیجه گذشتن زمان عمر آنهاست؛ و یا عصر قیام پیغمبر خاتم به خاطر اینکه برنامه چـهارمادهای ذیل سوره در چنین عصری نازل گردیده است."