چکیده:
شکست نظامی ایران از روسیه و انگلیس و نیز آشنایی گامبهگام با استعمار و غرب پیشرفته در دو قرن اخیر، در تاریخ تفکر و اندیشة ایران شکافی عمیق ایجاد کرد که به رویارویی پیچیدة سنت و مدرنیته انجامید. این تقابل که پس از دهها سال کشمکش، همچنان ادامه دارد در دورة مشروطه تعینبخش اصلی صحنة سیاست و فرهنگ ایران بود و متفکران بسیاری را با ضربآهنگ خود به اینسو و آنسو کشاند. در این میان، ملکالشعراء بهار و امثال وی که در جریان نخستین برخوردهای سنت و مدرنیته، بیشتر به جانب مدرنیته و غربستایی میگرایند، بهواسطة وابستگیاش به ادبیات، سنت ایرانی ـ اسلامی را لنگلنگان با خود حمل میکنند. بدینترتیب، آنچه این مقاله در پی بررسی آن خواهد بود، بررسی نظریات بهار دربارة غرب و سنت بومی (تجدد و مدرنیته) با توجه به زمینة فکری و اجتماعی آن روزگار است تا از این رو برخی جریانات فکری مؤثر در تحولات معاصر جامعه ایران روشنتر شود.
Military defeat of Iran by Russia and Britain and gradual familiarity with colonialism and developed West during two recent centuries made a deep gap in Iran's history of thinking which led to the confrontation between tradition and modernity. This confrontation which still continues after many years of conflict had a determining role in the political and cultural scene of Iran during Constitutional revolution period، and pulled many thinkers towards different directions with its rhythm. In the meantime، Malek Al-Sho'ara' Bahar and some other scholars like him who inclined towards modernity and westernization during first confrontations between tradition and modernity carried Islamic-Iranian tradition haltingly، due to his connection to literature. So، the present paper seeks to study Bahar's views on West and native tradition (modernism and modernity) with regard to the intellectual and social context of that time in order to shed light on the intellectual trends influencing contemporary developments in Iran's society.
خلاصه ماشینی:
"البته روحانیان دیگری چون سیدمحمد طباطبایی با آموزش جدید چه برای مردان و چه برای زنان موافق بودند (آفاری، 1385، ص 75) و میتوان بهار را به همراهی و تبعیت از آنان منسوب کرد؛ ولی نحوة نگارش مقالات نوبهار برداشت مستقل او را از دیانت (در ضمن الگوگیری از غرب) حکایت میکند؛ برای نمونه، در شمارة 3 مجلة نوبهار، به کامیابی زنان حقوقطلب در جهان غرب اشاره میکند که توانستهاند حق رأی دادن و وکالت را از آن خود کنند، ولی زنان در ایران فقط بهتازگی حق درس خواندن را میخواهند احراز نمایند و این حق هنوز در همة این مملکت ثابت نشده است(روزنامه نوبهار، ش 3، 1301ه.
از سوی دیگر، او با معیار قرار دادن ایدههای مدرنی چون علم و تکنولوژی و حتی مظاهر پیشرفتة فرهنگ غرب، مثلا نقاشی و موسیقی، به تحقق و ترقی ایران گذشته ـ چه در ایران باستان و چه در دورة اسلامی، ارجاع میدهد تا ملت ایران در برابر غربیان دچار از خودبیگانگی نشوند: متأسفانه در ایران امروز کسانی هستند که بهواسطة غلط بودن آداب تعلیم و دستور تعلیم در این بیست سال اخیر، بهکلی با تاریخ مملکت و تاریخ صنایع و علوم و ادبیات ایران ناآشنا و بدین واسطه نهتنها احترامی بهگذشتة ملت خود ندارند، بلکه عقبماندن ایران را از قافلة ترقیات امروزة مغرب زمین که قدیما و جدیدا ناشی از علل و موجبات طاریه از اجانب است، حمل بر بیلیاقتی افراد ملت نموده و با آن ملت و مملکت و هرچه در آن بوده و هست دشمنی ورزیده و در مقابل این بیعطوفتی بهسبب خیرهشدن از اشعة تابناک مغربی مانند پروانه به آن عشق میورزد و به هیچ حد متوسطی که شرط عقل است قایل نمیباشند(مجله طوفان، ش9،1307ه."