چکیده:
در اندیشه دینی، جهان هستی به دو بخش شهود و غیب تقسیم می شود. یکی از مسائل اساسی، امکان ارتباط این دو بخش، به ویژه ارتباط انسان با عالم غیب است. از آنجا که یکی از مصادیق غیب ملائکه است، می توان امکان ارتباط انسان (غیر پیامبران) با عالم غیب را ازطریق امکان ارتباط او با ملائکه جستجو و اثبات کرد؛ که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم. دراین باره ادله عقلی بر امکان و ادله نقلی بر وقوع و درنتیجه بر امکان این ارتباط دلالت می کند. ازنظر عقلی، به دلیل نوع خلقت و بعد روحی وجود انسان که مجرد و ملکوتی و هم سنخ ملائکه است، این ارتباط ممکن می شود. ازنظر نقلی نیز، آیات مربوط به مکالمه حضرت مریم، و ساره، همسر حضرت ابراهیم با ملائکه، و ... و روایات مربوط به تمثل ملائکه در جنگ بدر و احد به صورت مومنان جنگجو، و روایات تحدیث ملائکه با حضرت زهرا و ائمه^ و ... این مسئله را اثبات می کنند.
خلاصه ماشینی:
(به نقل از: شهرستانی، 1395: 2 / 251؛ رازی، 1397: 3؛ معرفت، 1415: 1 / 32) اما عدهای دیگر بر این باورند که با توجه دقیقتر به وجود انسان و ویژگیهای روحانی و تواناییهای وی، ارتباط او با عالم غیب و ملائکه ممکن بوده، (صدرالدین شیرازی، 1363: 155 ـ 151) منابع دینی نیز بر امکان و تحقق تاریخی این امر دلالت میکنند.
(طبرسی، 1408: 2 / 829) برخی از دانشمندان اسلامی نیز بر این باورند که این مشاهده برای همه بوده است؛ بهعنوان نمونه شیخ ابراهیم انصاری زنجانی، در حاشیة کلام شیخ مفید درباره اختصاصات پیامبران نسبتبه ائمه (مفید، 1413: 45) میگوید: «و کان الکفار من قریش و أصحاب رسول الله| حتی المنافقین یرون الملائکة المسومین فی حرب بدر علی ما روی؛ بنابر آنچه روایت شده است، کفار قریش، اصحاب پیامبر و حتی منافقان، ملائکة نشاندار را در جنگ بدر میدیدند».
» (همان: 37 / 326) این فرمایش پیامبر| از آن جهت بود که اصحاب، دحیه را میشناختند و هنگامی که او را نزد رسول خدا| مشاهده میکردند، نمیتوانستند تشخیص دهند که او خود دحیه است، یا جبرئیل که بهشکل او درآمده است.
امام علی× ایشان جبرئیل را به دفعات بهصورت دحیة کلبی در نزد پیامبر| مشاهده کرده است؛ که برای نمونه به برخی از آن روایات اشاره میشود: 1 ـ 1.