چکیده:
این پژوهش می کوشد عوامل فرار دختران و پیامدهای ناشی از آن را بررسی کند. در این پژوهش، پیش از بررسی چارچوب نظری موضوع، به تعاریف و انواع فرار پرداخته و آمار دختران فراری، گروه سنی زنان و دخترانی که از بیشترین آمار فرار برخوردارند، همچنین میزان وقوع فرار با توجه به عوامل آن بررسی شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که بالاترین آمار به عواملی چون بد سرپرستی، بی سرپرستی و فقر بستگی دارد. در این تحقیق همچنین نظریه های جامعه شناسی و روان شناسی مرتبط با مساله فرار که موضوعاتی نظیر کج روی، بی هنجاری و انگ زنی و...را مورد بررسی قرار داده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در همین حال نقش خانواده ها در فرار دختران، ویژگی خانواده های نابهنجار که زمینه فرار دختران را فراهم می سازند نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"پیامدهای فرار زنان و دختران از منزل،در سه گروه کلی قابل طرح است:آسیبهای جسمیروانی زنان و دختران،پیامدهای مربوط به خانواده و نیز خساراتی که جامعه در نتیجه گسترشبیخانمانی،فحشا و بیبندو باری،اعتیاد و غیره متحمل میشود.
بهطور کلی پدیده فرار در دو رویکرد قابل بررسی است: *رویکرد نرم افزاری *رویکرد سخت افزاری براساس رویکرد نرمافزاری،بعد از شناسایی مشکل اجتماعی(فرار از خانه)میتوان بااستفاده از عوامل علمی-فرهنگی مانند مدارس،دانشگاهها،مساجد،رسانههای عمومیو...
براساس رویکرد سخت افزاری،زمانی که مشکل اجتماعی بروز میکند،دستگاههای انتظامیو قضایی با آن برخورد سطحی میکنند و در این مورد به جمعآوری زنان و دختران فراری ازسطح خیابانها پرداخته و آنها را به مراکز بازپروری و یا مراجع قضایی تحویل میدهند.
فشارهای مذکور به واسطه ناتوانیدر کسب پیوندهای بین فردی جدید و بدون انحراف،تشدید میشوند زیرا چه کسی مایلخواهد بود با یک اهل فحشا،بزهکار یا بیمار روانی ارتباط داشته باشد؟با گذشت زمانهمانگونه که انگ به کار گرفته شده تحکیم مییابد،افراد برحسب انگ دریافتی به عنوانفرد کجرو به شیوههایی عمل میکنند که منعکسکننده این دریافت از خود انحرافی باشد.
بنابراین آموزش خانواده و همسران در نحوهبرخورد با فشارهای روانی و نفوذ دیگران در پیشگیری از فرار اهمیت دارد (519:2000،leknud) رویکردهای انگیزشی و شخصی فرار از خانه: در رویکرد ارزشی که توسط وایت2مطرح شده،بیان میشود که رفتارهای انسان با هدفتأمین نیازهای بیولوژیک،روانی و اجتماعی انجام میگیرد.
ناتوانایی این خانواده در برآورده کردن نیازهای روحی-روانیو گاه مالی از یک سو و اختلال در روند اجتماعی شدن فرد هنگام کودکی نیز زمینه لازم را برایارتکاب به فرار و سایر آسیبهای اجتماعی فراهم میکند."