چکیده:
اندرزنامة اردشیر که طولانیتر از نسخه کنونی بوده، شاهان ساسانی و پس از ترجمه به زبان عربی، حکام مسلمان نصبالعین خویش قرار دادند. این اندرزنامه در قرنهای نخستین اسلامی با نام «عهد اردشیر» شهرت داشته و گویا در همان زمان نیز نسخة کاملی از آن موجود نبوده است. بسیاری از کتابهای اندرزنامهای و دستورالوزرایی که بعدها در تمدن اسلامی نوشته شده است، بنمایهای از ادبیات تعلیمی عهد ساسانی دارند. سیاستنامهها یکی از بارزترین نمونههای ادبیات تعلیمی است.یکی از کتابهایی که به صورت اندرزنامهای نوشته شده و در حقیقت به نوعی توصیه بر ملکداری و حکومتداری صحیح میباشد، کتاب تاریخ فخری است. البته شایان توجه است که فصل اول این کتاب به صورت اندرزنامهای میباشد و سایر فصول آن، شامل تاریخ عمومی است. البته اهمیت این کتاب بیشتر به علت همان فصل اول آن میباشد که در خصوص اصول کشورداری است.این تحقیق که بر اساس مطالعات کتابخانهایی و رویکرد توصیفیـ تحلیلی صورت گرفته، به جایگاه عهد اردشیر در دورة اسلامی و مطالعة وجوه مشترک میان عهد اردشیر که منسوب به اردشیر بابکان است و کتاب تاریخ فخری که متعلق به قرن 6 و 7 هجری است، میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"333 عباس اقبال مصحح کتاب تجارب السلف معتقد است که ابنطقطقی بعد از تألیف نسخة اول کتاب خود، شاید نسخة دیگری از آن را با بعضی تغییرات در افزایش و نقصان مطلب تقدیم به دارالکتب جلال الدین زنگی شاهبن بدرالدین حسنبن احمد دامغانی کرده و هندوشاه در تألیف تجارب السلف این نسخه جدیدتر و شاید همان نسخة قدیمی زنگی شاه را در دست داشته است و ظاهرا همین نسخه دومی در کتابخانة زنگی بوده که منیة الفضلاء خوانده میشده است.
335 تاریخ فخری و عهد اردشیر اولین عنصری که در ملکداری اهمیت دارد و بر آن توسط بزرگان توصیه شده است، وجود خرد و اندیشه در حکمرانان یک حکومت است.
339 این نوع از مشروعیت بخشی که شاهان سعی میکردند برای حکمرانی خود به دست آورند در اندیشة سیاسی حاکمان ایران باستان وجود داشته و میتوان گفت به حیات خود در دوران اسلامی نیز ادامه داده است.
» 343 این گفته نویسنده تاریخ فخری را نیز میتوان در کتاب عهد اردشیر با همان کلمات پیدا کرد: «نه سزاست[شاه] دروغ بگوید، چه هیچکس نتواند او را به کاری که نمیخواهد وادار کند.
359 نتیجهگیری بهطور کلی میتوان گفت که ادبیات اندرزنامهای که بر اساس منابع در ایران باستان مرسوم بوده است، بهویژه در زمان انوشیروان که معمولا به عنوان شاهی که ویژگیهای نیک داشته، رواج پیدا کرده، مورد توجه مسلمانان واقع شده است.
در جستاری میان کتابهای اخلاقی و تعلیمی قرونهای نخستین اسلامی میتوان ردپای این نوع از ادبیات را پیدا کرد، مانند کتاب تاریخ فخری که میتوان گفت بنمایهای از کتاب عهد اردشیر دارد."