خلاصة:
ریخت شناسی قصّههای پریان» اثر ولادیمیر پراپ[ VIadirmir PrOPP)» زبان شناس روسی, اثری
دوران سا ز است که از زمان ظهور خود تا ره توجه"متتقدان را به خود معطوف کرد. به رغم
اینکه جایگاه این کتاب» در سایه روشن فرمالیسم و ساختارگرایی در نوسان بوده سرانجام به عنوان اقری
معرفی شد که کارکرد آن» گذا راز فرمالیسم» به ساختا رگرایی است.پراپ» پس از بررسی طبقه ای از
قصّههای عامیانه» تحت عنوان قصّههای پریان» این نظریّه را مطرح کرد که قصّهها دارای اشکال
مقاوت, با شخسیتهای مخاف» اقا دای یک طرح بنیادیان اولیه هسند. د رآین مقاله با نکیه برآین
رویکرده تلاش میشود نگاه ذرّه نگر به ادییات» کنا رگذاشنه شده و با نگاهی شامل* و در عین حال
نوین» به ساختا رکلی منظومههای حماسی نگریسته شود و نشان داده شود که چگونه خویشکاریهای
مطرح شده از جانب پراپ» به طرزی شگفت» به ویژه در صحهها ی آغازین این منظومهها و بخش
مقتماتی داستانهاء قابل ردیابی است.
ملخص الجهاز:
تحلیل صحنۀ آغازین و بخش مقدماتی منظومه های حماسی: بانوگشسب نامه ، برزونامه ، بهمن نامه و گرشاسب نامه ، بر پایۀ نظریۀ پراپ * کاظم دزفولیان معصومه طالبی ** مونا تلاشان *** چکیده ریخت شناسی قصه های پریان ، اثر ولادیمیر پراپ (Vladimir Propp)، زبـان شـناس روسـی، اثـری دوران ساز است که از زمان ظهور خود تا دهه های بسیار، توجه منتقدان را به خود معطوف کـرد.
در این مقاله ، با تکیه بـر ایـن رویکرد، تلاش میشود نگاه ذره نگر به ادبیات ، کنار گذاشته شـده و بـا نگـاهی شـامل * و در عـین حـال نوین ، به ساختار کلی منظومه های حماسی نگریسته شود و نشان داده شود کـه چگونـه خویشـکاریهای مطرح شده از جانب پراپ ، به طرزی شگفت ، به ویژه در صـحنه هـای آغـازین ایـن منظومـه هـا و بخـش مقدماتی داستان ها، قابل ردیابی است .
١٢ ساختار گرایی، حیات خود را از زبان شناسـی و بـر پایـۀ اندیشـه هـای سوسور- تفاوت مطالعات هم زمانی و در زمانی و تفاوت میان زبان و گفتار-١٣ آغاز کرده بود؛ اما در حوزه های مختلف اثر گذار شد: فلسفه ، نظریۀ اجتماعی، نقد ادبی، روانکـاوی، تـاریخ اندیشـه ، فلسفۀ علم و مردم شناسی و در تمام این حوزه ها به دنبـال نظـام و سـاختار بـود، کـه دلیـل آن اینگونه قابل توجیه است که ، مهمترین محور در هر نـوع سـاختارگرایی، مقابلـه بـا اندیشـۀ ذره گراست ، یعنی «نظریاتی که پدیدٔە اجتماعی را، همچون ذره واتمی، منفک از پیرامون آن ، مـورد بررسی، شناخت و تحلیل قرار مـیدهنـد؛ در حالیکـه در اندیشـۀ سـاختارگرا، هـیچ پدیـده ای را نمــیتــوان بــه صــورت « ذره » از مــتن و زمینــۀ آن جــدا کــرد و مــورد مطالعــه قــرار داد.