خلاصة:
حماسه های دینی از انواع حماسه های تاریخی اند که دربارة بزرگـان یـا آیینهـای مـذهبی سرود شده اند. این نوع حماسه در ادب فارسی ، از دیرباز تا کنون مصادیق فراوانی داشـته است ، اما چگونگی شکل گیری این حماسه ها، ویژگیها و جایگاه آنهـا در گسـترة زبـان و ادب فارسی ، موضوعی است که به صورت جامع بدان پرداخته نشده است . در این مقاله ، با مروری بر حماسه و انواع آن ، چگونگی شکل گیری ، ویژگیها و جایگاه این نوع حماسه هـا در ادب فارسی بررسی و مثلا مشخص شده است که اولا حماسه سرایی دینی ، صرفا معلول افول حماسه سرایی ملی نیست و حتی در بزرگ ترین حماسة ملی ایرانیان ، یعنی شـاهنامة فردوسی ، انواعی از حماسه ها (اساطیری ، ملی ، تاریخی و دینی ) در کنار هم آمده اند؛ ثانیـا حماسه های دینی در ایران ، به دلیل وجود انگیزه های قوی مذهبی ، مصادیق فراوانی دارنـد و دارای ویژگیهای خاصی هستند، اگرچه بسیاری از آنها از نظر زبان و بیان ضـعیف انـد و در آنها نشانه های آشکاری از تقلید از شاهنامة فردوسی به چشم می خورد.
Religious epics are subsumed under historical epics, written about religious figures or ceremonies. This kind of epic has long since produced very many examples, but the question of their formation, their features and their place in the Persian language and literature has not been addressed in a comprehensive way.
In the present article, by reviewing the epics and its kinds, the manner of their development, characteristics and standing have been studied. It has been demonstrated, for instance, that the composing of religious epics does not merely result from the decline of national epics, and that even in the greatest national epic of Persians, namely Firdowsi’s Shahnameh, kinds of epics (mythical, national, historical, and religious) all come together. Secondly, due to strong religious incentives, religious epics in Iran present numerous instances, each having their own features and qualities, though many of them are poor in language and diction and demonstrate clear indications of imitating Firdowsi.
ملخص الجهاز:
"این نظر وقتی قوت می گیرد که می بنیم حتی پیش از اسلام و در روزگـاری کـه دست کم از جمع آوری کتاب خداینامه اطلاع داریم ، حماسه ای مانند یادگار زریـران وجود داشته که در نوع خود یک حماسة دینی است ، یا با نظری به شاهنامه می بینیم که انواع حماسه (اساطیری ، پهلوانی ، تاریخی و دینی ) در کنار هـم و در یـک کتـاب گرد آمده اند؛ یا به این موضوع توجه کنیم که در قرن پنجم ، با وجود جریـان غالـب حماسه سرایی ملی ، شاعری به نام «ربیع » منظومه ای بلند به نام علی نامه را می سراید که تنها هفتاد سال پـس از شـاهنامه پدیـد آمـده اسـت .
به همین منظور در این مقاله ، با مـروری بـر حماسـه ، چگـونگی شـکل گیـری ، ویژگیها و جایگاه حماسه های دینی در ادب فارسی بررسی گردید و مشخص شد که اولا حماسه سرایی دینی ، صرفا معلول افول حماسه سـرایی ملـی نیسـت و حتـی در بزرگ ترین حماسة ملی ایران ، یعنی شاهنامه ، انواعی از حماسه ها (اسـاطیری ، ملـی ، تاریخی و دینی ) را شاهد هستیم و ثانیا بعضی از این حماسه ها بـا تقلیـد از زبـان و بیان فردوسی سروده شده اند و نقد و تحلیل زبانشناختی و محتوایی آنها منجر بـه نتایج سودمندی می شود که در نوشتن تـاریخ تطـور زبـان و انـواع ادبـی بسـیار سودمند است ."