خلاصة:
حسامالدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهتدهی و گسترش آن داشته است. تاثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسامالدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبههای انسانهای از خود رسته میتواند انگیزه بخش عارفان در بیان لطیفههای عشق الاهی باشد، مولانا در دوران مصاحبت با او از جاذبههای نرم و نوازشگر مریدش به آرامش و سرودن دست یافت. آرامشی که نتیجهاش مثنوی مولاناست. علاقه و عنایت مولانا به مریدش بدان حد است که شناخت مراد از مرید مشکل است. سخن از حسامالدین که به تعبیر مولانا «ضیاءالحق»، «حیات دل»، «صقال روح»، «سلطان الهدی» و «صورتگر و جان بخش مثنوی» است، در مثنوی جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که مولانا هدف خود را از مثنوی، حسامالدین میداند، هرچند در جایی که لازم است ـ مقدمة دفتر دوم ـ او را با لطفی قهرآمیز مورد خطاب قرار میدهد، تا شرط آینگی بودن مردان خدا را فروگذار نکرده باشد.
این مقاله ابتدا به شرحی مختصر از زندگی حسامالدین میپردازد، سپس نقش حسامالدین در آفرینش مثنوی بیان میگردد و سرانجام چهرة معنوی حسامالدین و تاثیرات او بر مولانا از لابهلای ابیات مثنوی نمایانده میشود.
Hosam al-Din Chalabi is a close disciple and companion ofMoulana, and had a significant role in creation of Masnavi, its orientation and development. His influence upon HazratKhodavandegar was vast enough that in his absence Moulana felt no inclination to compose. The attention and love of Moulana towards his disciple is to such a degree that it is difficult to distinguish master from disciple. Moulana repeatedly refers to Hosam al-Din as <the light of truth> (zia al-haqq) or the life of the heart, Mirror of the soul, Sultan al-Hoda, and host of other titles, a testimony to his special position in Masnavi, since the entirety of Masnavi was composed at his request.
This article presents a brief description of Hosam al-Din’s life, then his role in creation of Masnavi is explained, and finally the spiritual image of Hosam al-Din and his influence on Moulana in between the lines of Masnavi is revealed.
ملخص الجهاز:
مولانا در سرآغاز دفترهای مثنوی، فراهم آمدن آن دفتر را به حسامالدین نسـبت می دهد و چنین می گوید: چــون زدریــا ســوی ســاحل بازگشــت چنگ شعر مثنـوی باسـاز گشـت (٢: ٥) ای ضــیاءالحق حســامالــدین ، بیــار این سوم دفتر که سـنت شـد سـه بـار برگشـــــا گنجینـــــه اســـــرار را در ســوم دفتــر بهــل اعــذار را (٣: ١و٢) گـــردن ایـــن مثنـــوی را بســـته ای مــی کشــی آنســوی کــه دانســته ای مثنــوی را چــون تــو مبــدأ بــودهای گر فزون آید تـواش افـزودهای(٤: ٣و٥) شـه حسـامالـدین کـه نـورانجم اسـت طالــب آغــاز ســفر پــنجم اســت (٥: ١) گشــت از جــذب چــو تــو علامــه ای در جهان گردان حسـامی نامـه ای(٦: ٢) از دیگر مواردی که نقش حسـامالـدین در آن آشـکار اسـت و بسـیاری از ابیـات مثنوی مؤید آن است ، نقشی است که او در مفصل یا مجمـل شـدن موضـوعات مختلـف مثنوی ایفا کرده است و در این راه با مکث و تأمل بیش تـر در مفـاهیم مـبهم عرفـانی و تلاش در تشویق مولانا به ادامه بحث در این گونه مفاهیم ، تأثیری بسزا در روشـن فکـری ذهن پر سوال مریدان داشته و این ویژگی ، خود از مواردی است که موجب شده مثنوی، هم چون یک کتاب درسی ، برای تعلیم مشتاقان سیر و سـلوک صـوفیانه مـورد اسـتفاده قرار گیرد.