خلاصة:
به دلیل پیوستگی و ارتباطی که اقوام کهن با طبیعت داشتند،عناصر طبیعت در نظر آنها،زنده و جاندار و مقدس و معنادار می نمود و بشر برای بیان مفاهیم،اندیشه ها و باورهای خود از عناصر،پدیده هاو موجودات طبیعت مدد می جست و اندیشه خود را بیشتر،با زبان نمادین بیان می کرد.برخی نمادها از روزگار کهن شکل گرفته و در تفکرات،اندیشه ها و رویاهای اقوام گوناگون باقی مانده اند.یکی از عرصه هایی که تجلی گاه نمادها،به شمار می رود،ادبیات است.کلیله و دمنه از جمله آثار ادبی است که می توان برخی از حکایت های آن را از لحاظ نماد شناسی بررسی کرد.این مقاله به بررسی پیشینه نمادین تمثیل«مرد در چاه»در باب برزویه طبیب می پردازد.مشاهده می شود نمادهای ذکر شده توسط برزویه طبیب در این تمثیل،مطابق با پیشینه نمادین آنها در هند و ایران است و اشتراکات و نزدیکی باورها و نمادهای اسطوره ای هند و ایران را آشکار می سازد.
ملخص الجهاز:
")باقری ، ١١١٦، ٩( مقاله حاضر با نناهی گذرا به پیشینه نمادین عناصر تمثیل »مژرد در چژاه«، در پژی پاسخ بدین سؤالت است که: ١- آیا نمادهای ذکر شده در تمثیل »مرد در چاه«، دارای پشژتوانة نمژادین کهژن و اساطیری در دو سرزمین هند و ایران است ٢- آیا نمادها در تمثیل مذکور، با پیشینة نمادین خود مطابقت می کند به عبارت دینر آیا کن عناصر تمثیل - مانند حیوانات و دینر عناصر- مطابق پیشژینة نمادینشژان هست ١-٢- ضرورت و اهمیت تحقیق کلیله و دمنه اثری است که از جهات مختلف مورد پووه قرار گرفته اسژت؛ امژا »راز ماندگاری این اثر چیزی بی از آن است که در نظر اول تصژور مژی شژود؛ جژدا از اهمیت اخلقی ، اجتماعی و شیوة روایی و داستانی آن، که سراسر کتاب را بژه صژورتی جذاب درآورده است، خصوصیات اعتقادی کهنی بر آن حکآفرماست کژه روزگژاری از باورهای اصلی اجداد هندوایرانی ما بوده است.
«)شوالیه ، ١١٩٥، ٢٩٥( نکتة قابل تأمل دینر این است که در دوران کهن، تأمین آب مردم برخی سرزمین ها، از طریق حفر چاه بوده و چاههای زیادی در نواحی مختلف حفر می شده است؛ از طرفی ، در برخی از داستانها مشاهده می شود که برآمدن یک خدا یا یک انسان-خدا از چاه، مبارزه با دیو خشکی و بارانآوری را در پی دارد؛ در اساطیر برضی از سرزمین ها نیز که آب مورد نیاز زندگی و کشاورزی آنها از طریق رودخانهها تأمین می شود و به عبارت دینر سرزمین هایی که فرهن رودخانهای دارند، مشاهده می شود که داستانهای مربوط به خدایان برکتبخشی آنها نیز مطابق با ن وة تأمین آب آن سرزمین است؛ به عنوان مثال در اساطیر مصر آمده است که پیکر ازیریس ،خدای برکتبخ ، قطره قطره به آب رودخانه انداخته می شود و سپس دوره به دوره زنده می شود و برکت را ژ که نشان آن آب و گیاه است)شاید روییدن درخت در کنار رود(ژ به همراه دارد."