خلاصة:
چگونگی رفتار والدین با فرزندان در شکلگیری نظام رفتاری کودکان نقش مهمی ایفا میکند. نوع روابط مادر کودک نظیر طرد کردن،کنترل بیش از حد، محافظت بیش از حد، الگوسازی رفتارهای اضطرابی و باورهای غیرمنطقی و خشک والدین در بروز اختلالهای اضطرابی دوران کودکی نقش بسزایی دارند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و با هدف پیشبینی کیفیت تعامل مادر-کودک با انواع اختلالات اضطرابی در کودکان دبستانی با توجه به ویژگیهای فرهنگی مادران ایرانی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دبستانی 11 و12 ساله (دختر و پسر) شهر ساری در سال تحصیلی 91-90 بود.بر این اساس نمونه آماری این پژوهش شامل 200 دختر و200 پسر(11تا12 ساله) و 400 مادر بود که به شیوهی تصادفی چند مرحلهای و از بین مدارس دو ناحیهی 1و2 آموزشی شهر ساری انتخاب شدند . برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامهی ارزیابی رابطه مادر-کودک رابرت راس و همچنین پرسشنامه تشخیصی اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (دارای دو فرم والد و کودک) بیماهر استفاده شد . دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (05/0> P).یافته های حاصل از پژوهش نشان داد انواع سبک تعامل والدین تا حدود9%از واریانس نمره اضطراب فراگیر کودک،11%از واریانس نمرۀ اضطراب جدایی کودک،8%از واریانس نمرۀ اضطراب اجتماعی کودک،12%از واریانس نمره مدرسه هراسی و در نهایت تا حدود21%از واریانس نمرۀ هراس جسمانی شکل کودک را تبیین می کنند و مادران در ارزیابی سبک های فرزند پروری شان بالاترین میانگین را در پذیرندگی و کم ترین میانگین را در سهل گیری به دست آوردند.در مجموع،این نتایج تلویحات نظری و عملی در عرصۀ آسیب شناسی روانی کودکان با توجه به ویژگی های فرهنگی مادران ایرانی داشت و نشان داد که کیفیت تعامل مادر-کودک به عنوان عامل زمینه ساز،حائز نقش احتمالی در شکل گیری اختلالات اضطرابی به ویژه اضطراب اجتماعی و مدرسه هراسی هستند.
ملخص الجهاز:
چنين به نظرميرسد، نوع تعاملات مادر-کودک بر رشد نابهنجـار خصوصـيات شخصيتي در طول دوره کودکي و نوجوانيبا توجه به ويژگيهايفرهنگي هر جامعه تأثيرگذار است وسبک تعامل مادر-کودک با توجه به ويژگيهـاي فرهنگـي جوامـع مختلـف ،تـأثيرات متفاوتي رادرشکل گيري اختلالات اضطرابي در کودکان ايجادکند،لذا با توجه به معدود بودن اين گونه پژوهش هادر کشور،با توجه به ويژگيهايفرهنگي مـادران ايرانـي ، پژوهشـگران در پژوهش حاضربه دنبـال ايـن پاسـخ هسـتندکـه آيـاپـيش بينـيتعامـل مـادر-کـودک (بـيش حمايت گري،طردکنندگي ، سهل گيري و پذيرندگي ) با اختلالات اضـطرابي در کودکـان ايرانـي مطابق با الگوي ساير کشورهااست ؟ بنابراين ،سؤالات پژوهش به شرح زيرطرح شد: ١-کــداميک ازانــواع تعــاملات مــادر-کــودک (پذيرنــدگي ،طــردکننــدگي ،ســهل گيــري، بيش حمايت گري )ميتوانند اختلال اضطراب فراگيرکودک راپيش بيني کنند؟ ٢-کــداميک ازانــواع تعــاملات مــادر-کــودک (پذيرنــدگي ،طــردکننــدگي ،ســهل گيــري، بيش حمايت گري)ميتوانند اختلال اضطراب جدايي کودک راپيش بيني کنند؟ ٣-کــداميک ازانــواع تعــاملات مــادر-کــودک (پذيرنــدگي ،طــردکننــدگي ،ســهل گيــري، بيش حمايت گري)ميتوانند اختلال اضطراب اجتماعي کودک راپيش بيني کنند؟ ٤-کــداميک ازانــواع تعــاملات مــادر-کــودک (پذيرنــدگي ،طــردکننــدگي ،ســهل گيــري، بيش حمايت گري)ميتوانند مدرسه هراسي کودک راپيش بيني کنند؟ ٥-کــداميک ازانــواع تعــاملات مــادر-کــودک (پذيرنــدگي ،طــردکننــدگي ،ســهل گيــري، بيش حمايت گري)ميتوانند اختلال هراس جسمانيشکل کودک راپيش بيني کنند؟ روش روش پژوهش حاضر از نوع همبستگي اسـت .
ارتباط متغيرهاي پيش بين با متغير ملاک ،طبـق نتـايج تحليـل واريانس رگرسيون ،خطي است (١١٦٥=F با سطح معناداري ٠٠١>P) جدول ٦: ضرايب بتاي متغيرهاي پيش بين مؤثر بر اختلال اضطراب جدايي کودک ضرايب غير استاندارد ضرايب استاندارد آزمون t سطح معناداري مدل ضريب بتا اشتباه استاندارد ضريب بتا ١ مقدار ثابت 4/760 1/549 3/072 0/002 پذيرندگي -/109 /036 0/200 -4/026 0/005 بيش حمايت گري 0/121 0/029 0/234 4/116 0/001 سهل گيري 0/022 0/034 0/037 0/648 0/517 طرد کنندگي -0/040 0/031 -0/078 -1/278 0/202 طبق ضرايب بتاي استاندارد شده و سطح معناداري ، متغيرهاي پيش بين مـؤثر بـر اضـطراب جدايي کودک،بيش حمايت گريبا بتاي ٠٢٣=β(٠٠١>p)و پذيرنـدگي بـا بتـاي ٠/٢- =β (٠٠١>p) هستند.