خلاصة:
نوشتار حاضر کوششی در راستای فهم احاطه علمی انسان کامل از دید صدرا و نسفی است . نگارنده بر این باور است که احاطه علمی انسان کامل ، ارتباط مستقیمی با حقیقت علم و تهذیب نفس دارد .
حقیقت علم در نظر صدرا و نسفی نوری از جانب حقتعالی است همچنین هر دو بر این نکته واقفاند که این نور براثر سیر و سلوک به دست میآید .بالاترین مرتبه این نور متعلق به انسان کامل است که به همه علوم احاطه دارد . بنا بر نظر نسفی هر چه ریاضت بیشتر شود احاطه علمی انسان بیشتر میگردد و اشیاء راکماهی میتواند ببیند .
صدرا و نسفی،رسیدن به بالاترین مرتبه علوم رافی نفسه دارای ارزش ندانستند بلکه علم رازمانی ارزشمند میدانند که توام با عمل باشد . انسان کامل نهتنها بر علوم ظاهری بلکه با غیب نیز آشنایی دارد .
او غیب آسمان و زمین را میداند .بنابراین احاطه عملی انسان کامل آن است که وی بر تمامی علوم ظاهری و باطنی آشنایی و به درک حقیقت اشیاء رسد.
ملخص الجهاز:
بـالاترین مرتبه این نور متعلق به انسان کامل است که به همه علوم احاطه دارد.
ازاین رو به تفصیل به بیان نظر صدرا و نفسی در رابطه بـا حقیقت علم و راه رسیدن به این حقیقت که سیر و سلوک است پرداخته و ارتباط آن را بـا احاطه علمی انسان کامل رو شن خواهیم ساخت .
٥. علم حقیقی از نظر نسفی آدم و حیوان در سه روح نباتی ، حیوانی و نفسانی شریک هستند ولی آنچه باعث شد انسان از دیگر حیوانات ممتاز شود نفس ناطقه و نطق است کـه بـه آن عقـل گوینـد.
٦٢،١٣٥١) حقیقت این نور در دل کسانی که در سیر و سلوک به سوی خداوند هستند پیدا می شود هنگامی که در اثر تهذیب نفس و ریاضت سالک پاک و مطهر گشت دل وی عـرش خـدا و حقیقت نور حق بر این دل تجلی می کند در این هنگام وی به کمالی که شایسته است رسد و انسان کامل گردد.
(ملاصدرا، ٤٥،٣٨،١٣٨١) هیچ کدام از موجودات که در عالم هستند از نور خدا بی بهره نیستند ولـی علـت آن کـه آن ها این مسئله را درک نمی کنند حجاب هایی است که وجود دارد.
(نسفی ،١٣٨٨، ٩١) نکته ای که توجه به آن در اینجا ضروری به نظر می رسد آن است این همه ریاضت و مجاهدات و آداب بی شمار که درراه تصوف وجود دارد به خـاطر آن اسـت کـه سالک شایسته صحبت فرد دانا گردد.
با دقت در مطالب بالا به این نکته رسیدیم که انسان کـاملی کـه بـه ایـن مرتبـه رسـید هیچ چیز در عالم حس و عقل از او پوشیده نیست و علم به اسرار ملک ملکوت و جبروت دارد.