خلاصة:
پیروزی گفتمان« اعتدال» در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران همانند بیشتر انتخابات-های بعد از انقلاب اسلامی غیرقابل پیش بینی بود. برخی از تحلیل ها با رویکردی ساختارگرا و برخی با رویکردی کارگزار محور، هژمونی گفتمان اعتدال بر گفتمان های رقیب را مورد ارزیابی قرار می دهند. نوشتار حاضر با رویکردی متفاوت و از منظری ساخت یابانه به شکل گیری و هژمونی گفتمان اعتدال به عنوان یکی از منظومه های نمادین زیست جهان فرهنگی ایران پرداخته است.سوال اصلی این مقاله چنین است« علت پیروزی گفتمان اعتدال در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران چیست ؟». در پاسخ به این سوال، این فرضیه به آزمون گذاشته می شود: «مفصل بندی و انتشار گفتمان پیوندی با بهره گیری از فرصت های معنایی موجود، عامل پیروزی گفتمان اعتدال در رقابت انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست جمهوری بوده است». سامان نظری و مفهومی مقاله نیز از ترکیب دو نظریه «فرصت های معنایی» و« گفتمان لاکلائو و موفه» تشکیل شده است.
ملخص الجهاز:
"بعد از یکه تازی گفتمان سازندگی با رویکـرد تکنوکراتیـک از سال ١٣٦٨تا سال ١٣٧٦، گفتمان اصلاحات در این سال توانست با شعار توسـعه سیاسـی در مقابل گفتمان قبلی پیروز شده و به مدت ٨ سال قدرت را بـه دسـت بگیـرد؛ امـا خـود ایـن گفتمان در سال ١٣٨٤در رقابت بـا گفتمـان مقاومـت اصـولگرایی کـه بـا رویکـرد عـدالت محوری پا به عرصه انتخابات گذاشته بود شکست خورد و این نیروی جدید، قدرت سیاسی را از طریق به حاشیه رانی گفتمان های دیگر تا سال ١٣٩٢ به دست گرفت .
بـه گفتـه او« رویکـرد اعتدال گرا، رویکردی است که به جای آن که اصالت را از تقید و التزام به "اصول " بگیـرد یا با نگاهی خصمانه و بدبین به اصلاح و "اصلاحات " بنگرد، سعی در اعتلای اصول داشته و آزادی خواهی و عدالت محوری را به جای آن کـه در دو سـوی یـک محـور ببینیـد، بـه عنوان لازم و ملزوم یکدیگر درک کرده و سعی می کند با به کـار گـرفتن هـر دو در یـک زمان ، پیشرفت و اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی و رفاه ملت عزیز ایران را بـه عنـوان اوجب واجبات در صدر دعواها و نزاع های سیاسی و جزبی قرارداده و عملا به فکر خدمت به نظام و ملت باشد که این همان التزام عملی به ولایت فقیه می باشد»(جام نیوز،١٣٩٢).
این گفتمان توانست از طریق ارائه گفتمانی پیوندی با بهره گیـری از فرصـت هـای معنـایی و عینی ایجاد شده دست به ایجاد زنجیره هم ارزی از نشانه هایی همچون آزادی سیاسی ، میانه روی ، دوری از افراط ، تمرکززدایی فرهنگی و احترام به خرده فرهنگ ها، اخلاق سیاسـی و اسلام میانه رو، مقابله با فساد اقتصادی و تغییر روابط با کانون های قدرت بـین المللـی حـول دال مرکزی اعتدال بزند و از این طریق مرزهای تفاوت خود را با گـروه هـا و گفتمـان هـای دیگر مشخص تر سازد."