خلاصة:
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه آزاد اسلامی, واحد ساری, ساری, ایران
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مولفههای هوش هیجانی بر یادگیری خودتنظیمی و هوش معنوی دانش
آموزان دختر می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری
پژوهش حاضر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نکا که تعداد آنها مطابق با آمار دریافتی از آموزش وپروش
شهرستان نکا ۸۷۹۶ نفر می باشد؛ و بعد از مراجعه به جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۶۷ نفر به عنوان جامعه انتخاب شدند؛
که به این تعداد نفرات پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی و هوش معنوی داده شد و پس از محاسبه نمرات ۳۰ نفر که نمرات
کمتری نسبت به بقیه دریافت نمودند به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل (۱۵نفر)
جای داده شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه آموزش مولفه های هوش هیجانی را دریافت کردندء اما گروه کنترل تحت درمان
خاصی قرار نگرفتند. هر دو گروه دردو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه مقیاس یادگیری خودتنظیمی پینتریچ
و دیگروث و پرسشنامهی هوش معنوی عبدالله زاده و همکاران مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل
کوواریانس استفاده شد. برای تحلیل کلیه داده ها نرم افزار 5۳55-18 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش
مهارت های هوش هیجانی بر یادگیری خودتنظیمی وهوش معنوی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم موثراست
ملخص الجهاز:
جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نکا که تعداد آنها مطابق با آمار دریافتی از آموزش وپروش شهرستان نکا ۸۷۹۶ نفر می باشد؛ و بعد از مراجعه به جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۶۷ نفر به عنوان جامعه انتخاب شدند؛ که به این تعداد نفرات پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی و هوش معنوی داده شد و پس از محاسبه نمرات ۳۰ نفر که نمرات کمتری نسبت به بقیه دریافت نمودند به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جای داده شدند.
هوش معنوی بیشتر توانایی ذهنی فرد است را تقویت کند چرا که هر مولفه از جنبه هایی با خود فرد و میزان سازگاری وآگاهی وی در ارتباط هستند بنابراین پژوهش حاضر درنظرداردبه این سوال پاسخ دهد که، آیا آموزش مولفههای هوش هیجانی بریادگیری خودتنظیمی و هوش معنوی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم موثراست؟ الف) داخل-حدادنیا و جوکار (۱۳۹۵) درپژوهشی باعنوان رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران به بررسی ۲۰۲ نفر از دبیران مدارس متوسطه شهر شیراز پرداختند و نتایج نشان دادند: بین هوش هیجانی و ابعاد آن با رفتار شهروندی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
مطابق با نتایج فرضیه اول پژوهش ومقایسه نتایج گروه آزمایش با گروه کنترل مشخص شد که استفاده از آموزش مهارت های هوش هیجانی می تواند درافزایش میزان یادگیری خودتنظیمی و درافزایش میزان کفایت برای خود ـ ارزیابی، خودـ تنظیمی و خود تقویتی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم مورد بررسی موثر واقع شود.