خلاصة:
بحث معناداری زندگی در دنیای امروز، که عصر تکنولوژی و رواج تفکر ماشینیسم است، از اهمیت دو چندانی برخودار است. بر مبنای ماشینیسم یکپارچگی مفهوم هستی انکار می گردد. از لوازم آن خداناباوری مدرن است که براساس آن هرگونه باور به خدا به عنوان غایت الغایات و علت العلل، باطل است؛ و از لوازم ضروری خداناباوری، بی معنایی زندگی و پوچ انگاری هستی است. تفکر خدامحور نقش مهمی در پاسخ دهی به مساله معناداری زندگی ایفا می کند. از اینرو، پرسش این تحقیق این است که بر مبنای اصول حکمت متعالیه صدرایی چگونه می توان معناداری زندگی را تبیین نمود و به این دغدغه پاسخ داد؟ در این مقاله اولا می خواهیم نشان دهیم بی معنایی و پوچ گرایی ریشه در الحاد مدرن دارد که براساس آن وجود خدا مورد انکار یا تردید قرار گرفته است. ثانیا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه به ویژه نظریة وحدت تشکیکی وجود، حقیقت وجود خدا و مراتب گسترده وجود به صورت تشکیکی ثابت می شود و نیز عین الربط بودن انسان و زندگی انسان به خداوند، که اعلی مراتب وجود و وجود صرف است تبیین می گردد. در این صورت بی معنایی زندگی قابل طرح نخواهد بود چرا که زندگی انسان مرتبه ای از مراتب حقیقی وجود است و در پرتو حرکت جوهری، به سوی کمال مطلق و وجود محض در حرکت است.
ملخص الجهاز:
از اینرو، پرسش این تحقیق این است که بر مبنای اصول حکمت متعالیه صدرایی چگونه میتوان معناداری زندگی را تبیین نمود و به این دغدغه پاسخ داد؟ در این مقاله اولامیخواهیم نشان دهیم بیمعنایی و پوچگرایی ریشه در الحاد مدرن دارد که براساس آن وجود خدا مورد انکار یا تردید قرار گرفته است .
بنابراین ، مسأله مورد بحث در مقام اول، نشان دادن ریشه داشتن بیمعنایی زندگی و پوچگرایی در فلسفه نوین غرب است ؛ ثانیا بیان اینکه چگونه میتوان بر اساس مبانی حکمت متعالیه به ویژه با اثبات نظریۀ وحدت تشکیکی وجود بر مبنای اصالت وجود، پیوستگی حقیقت وجودی موجودات را اثبات نمود؟ در نتیجه از طریق پاسخ به این سؤالات به راهکاری برای نقض پوچگرایی و حل صحیح مسألۀ معنای زندگی دست یافت .
مسأله اصلی این پژوهش از سنخ مسائل برون دینی است چرا که با نگاهی فرادینی از طریق مبانی فلسفی حکمت متعالیه ، از یک طرف کارکرد فلسفه اسلامی را در پاسخ گویی به نیازهای انسان مدرن نشان میدهد و از طرف دیگر جایگاه فلسفه اسلامی را نسبت به فلسفه غرب در دوران معاصر و بحرانهای پیش رو در عصر تکنولوژی، در مورد چگونگی حل معنای زندگی و مشکلۀ پوچی نشان خواهد داد.
com از طرف دیگر، اعتقاد و پذیرش روح به عنوان حقیقت متعالی انسان و و در نتیجه باور به جهان دیگر، در تبیین معناداری زندگی ضروری است ، چرا که طبق نظریه «روحمحوری» در تبیین معنای زندگی، وجود روح و حیات جاودانه آن برای معنای زندگی لازم است زیرا اگر زندگی بخواهد معنادار باشد باید ارزش زیستن را داشته باشد (رک: متز، در: ١٣٨٥، ص٢٦) و ارزش حیات انسان و هستی جهان در وجود روح و حیات جاودانه است و بدون آن زندگی فاقد معنا میشود.