خلاصة:
پوشاک سنتی یکی از مهمترین میراث فرهنگی می باشد که در ادوار مختلف تاریخی و فرهنگی ایران همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. لباس همانند زبان می تواند هویت قومی، اجتماعی و جغرافیایی و منزلت اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص کند. در واقع پوشاک مانند مجموعه ای از علایم زبانی مادی می باشد که برای شناخت عمیق یک هویت می توان از آن بهره برد. بنابراین بررسی پوشاک سنتی یک سرزمین در گذشته، حال و آینده کاری شایسته تحقیق و دقت است و می تواند منجر به ایجاد ذهنیت های مناسبی برای طراحان و سازندگان گردد. قبا از جمله پوشاک سنتی اصیل و قدیمی ایران است که از دیرباز توسط زنان و مردان استفاده می شده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مستندات کتابخانه ای و روش تحلیلی و توصیفی به مطالعه قبا در سرزمین ایران از دوران باستان تا قرن حاضر، از لحاظ اندازه، سبک دوخت، تزیینات و موارد کاربرد آن در طبقات مختلف اجتماع، پرداخته شود. بر اساس این داده ها تلاش شد تا تأثیر 5 عامل زمینه ای «جغرافیایی-اقلیمی، فرهنگی-قومی، نحوه زندگی، روابط با کشورها و ملل دیگر و شرایط اقتصادی-اجتماعی مردم» بر الگوهای ساختاری و تزیینات قبا مورد بررسی قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
در این پژوهش قبا به عنوان نمونه ای از پوشاک سنتی ایران در نظر گرفته میشود که از دیرباز در مکان ها و مناسبت های مختلف مورد استفاده زنان و مردان قرار میگرفته است .
با افتتاح جاده ابریشم در دوره پارتیها، پارچه های دست باف ایرانی یکی از کالاهای مهم تجاری بوده که به چین و جهان غرب صادر میشده و به این ترتیب روابط عمیق تری را میان ایران و سایر کشورهای جهان ایجاد میکرده است (دادور، ١٣٩٢: ٢٢ـ١٥) صنعت پوشاک و بافندگی ایران در دوره ساسانیان به نقطه اوج خود رسیده و زیبایی این بافته ها تا آن حد بود که در روابط تجاری و سیاسی ایران با دیگر ممالک تأثیر زیادی داشته و انواع پارچه های ساسانی به یونان و روم و از مصر تا ژاپن صادر میشد (سرافراز، ١٣٨١: ٣٠٧ـ٣٠٦).
در اینجا به عنوان نمونه ، به چند مورد از آنها اشاره میگردد: «قباگر حریر است وگر پرنیان به ناچار حشوش بود در میان » (سعدی) «روم به حجره خیاط عاشقان امشب من درازقبا با هزار گز سودا» (مولوی) «ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو زینت تاج و نگین از گوهر والای تو» (حافظ ) «به فلک بر، دو مرد پیشه ورند زان یکی درزی و دگر جولاه این ندوزد مگر به قبای ملوک وان نبافد مگر گلیم سیاه » (محمدابن منور) «دل باز کردست فکر قبایی باصوف دارد روی صفایی » «قبا و گیوه و دستار اصلست بجز مسواک فرع اینجا نیابی » «بر قبای دولتت بادا طراز سرمدی دامن جاه و جلالت ایمن از گرد فتن » (نظام قاری) در اینجا به اختصار به مطالعه قبا در ادوار مختلف تاریخ ایران پرداخته میشود.