خلاصة:
در سالهای اخیر تنشهای سیاسی و امنیتی میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران بهمیزان قابلملاحظهای افزایش یافته است. نشانههای چنین وضعیتی را میتوان در ارتباط با تسرییافتن اختلافات و چالشها به حوزههای موضوعی متعدد در روابط میان دو کشور مورد توجه قرار داد. درهمینراستا، بخشی از جریانسازی علیه برنامه هستهای ایران بهوسیلة لابی سعودی در امریکا تعقیب و سازماندهی شده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با بهرهگیری از گزارههای نظری مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی و واکاوی نقش لابی سعودی در روند امنیتیسازی برنامه هستهای ایران پرداخته شود. درهمینزمینه، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که: نقش لابی سعودی در قبال فرایند مذاکرات هستهای ایران و نتایج آن با گروه 1+5 را چگونه میتوان ارزیابی نمود؟ در پاسخ، این فرضیه به سنجش گذاشته میشود که: عربستان سعودی با بهرهگیری از ظرفیت لابیگری امریکا نقش مؤثری را در برساختگی بار امنیتی برنامه هستهای ایران داشته و از این طریق تلاش کرده است تا مانع از تدوین، انعقاد و اجرای برجام شود. روش سنجش فرضیه در این مقاله، تحلیلی ـ توصیفی و ابزارگردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است.
Political and security tensions have augmented significantly between Saudi Arabia and the Islamic Republic of Iran in recent years. Signs of such tensions can be observed regarding the deepening of differences and challenges in various issues in the relationship between the two countries. Part of the ongoing campaign against Iran's nuclear program having been pursued by the Saudi lobby in the United States can be understood in this relation. Employing the theoretical statements of Copenhagen Security School, this research attempts to investigate the role of the Saudi lobby in the process of changing Iran's nuclear program into a security challenge. The main question of the research is: “How can we analyze the role of Saudi lobbying towards the process of Iran's nuclear negotiations with 5 + 1 group?” In response, this hypothesis is investigated: “Saudi Arabia, using its lobbying capacity in the United States, has played an effective role in overstating the security label of Iran's nuclear program and, by doing this, it has tried to prevent configuration, establishment, and implementation of JCPOA. A descriptive-analytic method has been employed for hypothesis testing and data collection has been conducted through library method.
ملخص الجهاز:
درهمين زمينه ، پرسش اصلي مقاله حاضر اين است که : نقش لابي سعودي در قبال فرايند مذاکرات هسته اي ايران و نتايج آن با گروه ١+٥ را چگونه ميتوان ارزيابي نمود؟ در پاسخ ، اين فرضيه به سنجش گذاشته ميشود که : عربستان سعودي با بهره گيري از ظرفيت لابيگري امريکا نقش مؤثري را در برساختگي بار امنيتي برنامه هسته اي ايران داشته و از اين طريق تلاش کرده است تا مانع از تدوين ، انعقاد و اجراي برجام شود.
برهمين مبنا، پرسش اصلي مقاله حاضر اين است که : نقش لابي سعودي در روند مذاکرات هسته اي و نتايج آن با گروه ١+٥ را چگونه ميتوان ارزيابي نمود؟ در پاسخ ، اين فرضيه به سنجش گذاشته ميشود که : عربستان سعودي با بهره گيري از ظرفيت لابيگري در امريکا نقش مؤثري را در برساختگي بار امنيتي برنامه هسته اي ايران داشته و از اين طريق تلاش کرده تا مانع تدوين و اجراي برجام شود.
بااين وجود، آثار و ادبيات مرتبط با موضوع پژوهش حاضر را ميتوان به شرح زير دسته بندي کرد: الف ) برخي نوشته ها صرفاً به برجسته سازي نقش متغيرهايي مانند رسانه هاي غربي، آژانس بين المللي انرژي اتمي و رژيم صهيونيستي در برسازي فعاليت هسته اي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک تهديد امنيتي مبادرت کرده اند.
(2015), Why Saudi Arabia and Israel oppose Iran Nuclear Deal, Available at http://www .
(2015), Why Saudi Arabia and Israel oppose Iran Nuclear Deal, Available at http://www .
The New York Times (2018), Saudi Arabia Calls Iran Nuclear Deal a 'Flawed Agreement', March 19, Available at: https://www.