خلاصة:
مسأله مهم کوتاهترین مسیر در شبکه زنجیره تأمین، فرستادن یک سفارش، از مبدأ به مقصد، در یک شبکه که بدون ساختار کامل و دائمی است، می باشد. در این مقاله برای پیدا کردن کوتاهترین مسیر از معیارهای تئوری صف استفاده شده است. ابتدا زنجیره تأمین و شبکه صف به طور خیلی خلاصه معرفی شدند و سپس یک زنجیره تأمین مربوط به شرکت بالان صنعت که دارای سه مرحله و دو ورودی برای انجام سفارش ها می باشد نشان داده شده است. هر ورودی توسط دو متغیر تصادفی نشان داده می شود، یکی برای زمان رویداد و دیگری برای مقدار اقلامی که در هر سفارش باید تحویل داده شود و در ادامه از طریق رویکرد شبکه صف معیارهای سنجش عملکرد و بهرهوری استخراج گردید. هدف این مقاله محاسبه کمترین زمان پاسخ گویی برای تحویل اقلام در طول سه مرحله شبکه است. میانگین تعداد اقلامی که با این کمترین زمان پاسخ گویی تحویل داده می شوند، مطلوب ترین ظرفیت شبکه است. بعد از سرویسدهی بهوسیله آخرین گره در هر مرحله از شبکه صف، تصمیمی برای مسیر کالاها به گره مناسب در مرحله بعد که می تواند کمترین زمان پاسخ را تولید کند، گرفته می شود.
An important issue in the supply chain concerns minimizing response time for the delivery of goods to the final destination, which can be achieved through selecting the correct route. The optimal path connecting the origin and destination nodes through the least intermediate nodes is called the shortest path. The shortest path in supply chain networks considered in this paper concerns the problem of sending an order from an original node to a destination node on a network which lacks a perfect and permanent fixed structure. The queuing theory measures were employed in the present enquiry to find out the shortest path. Initially, the supply chain and queuing network were concisely introduced and then, the two-input and three-stage supply chain of Balan Sanaat Company was displayed. Each input order to the supply chain is represented by two stochastic variables including the occurrence time and the number of commodities to be delivered. Further, the measures of the performance and productivity measures were extracted via the queuing network approach to serve the purpose of the study which was to compute the minimum response time for the delivery of items to the final destination along the three-stage network. The average number of items that can be delivered during this minimum response time constitutes the optimum capacity of the queuing network. At each stage of the queuing network, decisions regarding the most appropriate delivery route to the next node in the shortest possible time is made right at the preceding delivery node.
ملخص الجهاز:
ابتدا زنجيره تأمين و شبکه صف به طور خيلي خلاصه معرفي شدند و سپس يک زنجيره تأمين مربوط به شرکت بالان صنعت که داراي سه مرحله و دو ورودي براي انجام سفارش ها مي باشد نشان داده شده است .
همچنين علت ديگر استفاده از رويکرد صف در تحليل زنجيره تامين اين است که مدل هاي صف براي کسب اطلاعات در رابطه با معيارهاي سنجش عملکرد، نظير طول صف ، زمان هاي پاسخ گويي و زمان هاي انتظار و ساير معيارهاي سنجش عملکرد مانند (الف ) احتمال اينکه تأخير روي خواهد داد، (ب ) احتمال اينکه تأخير کل بيشتر از يک مقدار از پيش تعيين شده مي باشد، (ج ) احتمال اينکه تمامي تسهيلات خدماتي بيکار بماند و (د) زمان تلف شدة مورد انتظار کل تسهيلات ، مورد استفاده قرار ميگيرند (هيلر٢و همکاران ، ٢٠٠٥، ١١٦٣-١١٧٢).
استدلر زنجيره تأمين را اين چنين تعريف ميکند: زنجيره تأمين مجموعه سازمان هايي هستند که به سازمان هاي بالادست و پايين دست تقسيم شده اند و با يک محصول يا خدمت و از راه انجام فعاليت هاو فرايندهاي مختلف در پي ايجاد ارزش براي مشتري نهايي هستند (حسيني و همکاران ، ١٣٨٩).
ساختار شبکه زنجيره تأمين ، متشکل از تمام شرکت هايي است که در زنجيره توليد، خدمات از مواد خام گرفته تا مصرف کننده نهائي ، و روابط ميان آنها (که به وسيله آنها فعاليت هاي تجاري يا فرايندهاي کسب و کار انجام مي شود) مشارکت دارند.
تاکيد مي شود که در اين مقاله براي اولين بار از تئوري صف براي پيدا کردن کوتاهترين مسير انجام سفارش ها و نهايتا کاهش زمان انتظار مشتريان استفاده شده است .