خلاصة:
بازنمایی واقعه عاشورا در تاریخ معاصر ایران (1305-1357) در شمار موضوعاتی است که با وجود اهمیتی که در شناساندن سیر تحول رویکردهای مطالعاتی عاشورایی دارد، کمتر به آن توجه شده است. مقاله حاضر میکوشد با بررسی جریانهای دگراندیش و مبانی آنان به نقش آنان در بازنمایی واقعه عاشورا در این دوره بپردازد.
نتایج این بررسی نشان میدهند که انگیزه خرافهستیزی و پندارستیزی جریانهای دگراندیش در تاریخ معاصر ایران که ریشه در دوران پیش از پهلوی دارد، زمینهساز شکل جدیدی از مطالعات و تحلیلهای مبتنی بر عقلمداری و علمگرایی شده است که تفسیرهایی سیاسی و اجتماعی از عاشورا را به دنبال داشته است.
The representation of tragic event of Ashura in the contemporary history of Iran (1305-1357) is considered as the issue having been less paid attention to in spite of its importance thanks to familiarizing the trend of changes in the approaches of Ashura studies. The present article tries to investigate the dissent trends and their bases in order to consider their function in regard with the representation of Ashura event. The results of this investigation clarify that the motivation of fighting against superstition and thought of divergent trends in the contemporary history of Iran originated in the eras before Pahlavi that provided the ground for developing new form of studies and analyses based on the intellectualism and scientism which led to the political and social interpretations of Ashura
ملخص الجهاز:
نتایج این بررسی نشان مـیدهنـد کـه انگیـزه خرافـه سـتیزی و پندارسـتیزی جریان های دگراندیش در تاریخ معاصر ایران که ریشه در دوران پیش از پهلـوی دارد، زمینه ساز شکل جدیدی از مطالعات و تحلیل های مبتنی بـر عقـل مـداری و علم گرایی شده است که تفسیرهایی سیاسی و اجتماعی از عاشـورا را بـه دنبـال داشته است .
در این دوره ، گـروه هـای مختلف فکری به دلیل سیاست های تساهلی پهلوی اول (١٣٠٥-١٣٢٠) نسـبت بـه آرای مارکسیستی و کمونیستی در ایران ، رشد قابـل تـوجهی یافتنـد و بـا اسـتفاده از ابزارهـای رسانه ای، چون مجلات علمی و فرهنگی به پایه ریزی مبانی تفکری خویش و تثبیـت آن در جامعه سنتی ایران پرداختند.
پرداختن به این شخصیت ها که به تعبیر نویسنده ، نسل اول جریان نواندیشی غیردینی در آغازین روزهای ورود آرای غربی به ایران هستند، شاید در ابتدای امر، ارتباط چندانی با موضوع پژوهش نداشته باشد اما در ادامه ، این جریان فکری زمینه سـاز رشـد اصـلاحات دینی در جامعه در راستای مقابله با خرافه شد که نتیجه آن ، مقابله با دین داری و هم چنین خوانش تازه ای در فهم دین و تحلیل واقعه عاشورا در دوره پهلوی اول و دوم شـده اسـت که در ادامه به آن میپردازیم .
از آنچه که در بررسی مبانی روشن فکران دینی سنتیاندیش اشاره شد، مشخص گردید که رویکرد این جریان در مطالعات عاشورا، تکیه بر عقل و نقل تاریخی است ، اما به دلیل مبانی سنتی خویش بر علم امام در وقایع پیش رو، اهتمام به شهادت فدیه در هدف شناسی و احیای دین در مقابل دیدگاه مسیحانه توجه داشتند.