خلاصة:
عقد نکاح موقت یکی از احکام اختصاصی فقه جعفری است که در برخی از احکام با عقد دائم متفاوت است. یکی از احکامی که معرکه آرای فقها قرار گرفته بحث ارث در نکاح منقطع است. در اینکه آیا زوجین از یکدیگر در عقد نکاح موقت ارث می برد یا خیر اختلاف زیادی وجود دارد که این اختلاف ناشی از روایات موجود در باب است. در این رابطه در فقه امامیه 4 نظریه مورد بحث قرار گرفته است. برخی از فقها قائل به توارث به طور مطلق هستند به این صورت که نکاح موقت را مانند نکاح دائم می دانند و به عموم آیه 12 سوره نساء استناد می کنند. گروه دیگر قائل به عدم توارث به طور مطلق هستند و بیان داشته اند ماهیت عقد موقت مقتضی توارث نمی باشد. دیگران قائل به تفصیل در مساله هستند که دسته ای اصل را بر توارث دانسته و عدم توارث را فقط در صورت وجود شرط معتبر می دانند و گروه دیگر اصل را عدم توارث می دانند مگر اینکه شرط توارث شود.
The temporary marriage contract is one of the special rules of Jafary's jurisprudence that is different in some rules with permanent marriage. on of the rules that jurisprudence have discussed about it is discussion inheritance on temporary marriage. There are many disagreement in whether couples inherit each other on temporary contract or not, which this disagreement is due to the narratives that existence in this case. In this regard, in the jurisprudence of Imamiay, four theories are discussed. Some of the jurisprudence are absolutely believe in inheritance; in this way, they consider temporary marriage as permanent marriage and they cite the general verse 12 of the Nisa Surah. Other group are absolutely believe in non_inheritance and they have stated that the nature of the temporary marriage contract is not cover for inheritance. Others are believe in details of the issue which a group have considered the principle of inheritance only if there is a valid condition ; and the other group consider the principle non_inheritance unless the condition is inherited.
ملخص الجهاز:
١ (حر عاملي، ١٤٠٩، ٦٦/٢١) شيخ انصاري در کتاب النکاح پس از بيان اقوال در مسئله اين قول را برگزيـده و بيـان مـيدارد زوجيت منقطع به ضميمه شرط ميتواند سبب ارث باشد، لکن زوجيت منقطع يا شرط بـه تنهـايي سبب ارث نميباشد (انصاري، ١٤١٥، ٢٢٨) همچنـين صـاحب حـدائق پـس از بيـان ايـن قـول و پذيرش آن اشکالي بيان نموده به اين مضمون که اسباب ارث محصور هستند و شرط ، سـبب ارث نميباشد، بنابراين آنچه که سبب شرعي توارث نيست را نميتوان به عنوان سـبب ، قـرار داد زيـرا مقتضاي توارث در اين بحث فقط زوجيت است ، بنابراين اگر متعه را داخل در آيه بـدانيم بايـد در هر حال ارث ببرد هر چند شرط وراثت نشده باشد و حتي شرط عدم توارث نيز بايد باطـل باشـد، لکن اگر متعه را تحت شمول آيه قرار ندهيم و بگوييم آيه فقط شامل زوجيت دائم ميشود در اين صورت با شرط ، توارث ثابت نميشود، زيرا در اين صورت شرط وراثـت بـراي کسـي کـه وارث نميباشد شرط خلاف کتاب و سنت است و اين شرط قطعا باطل است .
ديدگاه اول اينکه عقد نکاح منقطع مقتضاي توارث است که برخـي از اين دسته قائل به توارث مطلق و دسته ديگر قائلند به توارث هستند مگر در صورتي که شرط عدم توارث گردد.