خلاصة:
اسلام رحمانی، عنوان قرائتی نواندیشانه از دین اسلام است که با مبنا قرار دادن عقلانیت مدرن، که عقلانیتِ سودمحورِمادی است؛ فهم و تفسیر جدیدی از برخی مفاهیم مانند «عدالت» ارائه میدهد. طراحان اسلام رحمانی از میان دو تعریف عدالت یعنی؛ عدالت استحقاقی و عدالت مساواتی، عدالت مساواتی را که مورد پذیرش عرف عصر حاضر است پذیرفته و عدالت استحقاقی را مختص زمان پیامبر و اسلام حامل آن را اسلام تاریخی میدانند. نوشتار حاضر، به تبیین کاربست عدالت عرفی در انگاره اسلام رحمانی و نقد آن پرداخته است. در انگاره اسلام رحمانی، برمبنای عقلانیت مدرن، عدالت و نتایج آن، با چهار مقدمه تبیین میشود: یکی اینکه عدالت عرفی، ضابطه فهم اسلام است. دیگر اینکه خردجمعی، معیار فهم عدالت است. سوم اینکه احکام شرعی، طریقیت دارند نه موضوعیت و آخر اینکه عدالت عرفی و کرامت ذاتی، مبنای قوانین حقوق بشر است. عرف و خرد جمعی که واضع قوانین حقوق بشر است، رعایت تساوی را عدالت میداند. لذا احکام شرعی غیرعبادی که با عدالت مساواتی ناسازگار هستند، از حوزه دین خارج گردیده و جای خالی آن با قوانین حقوق بشر که بر مبنای عدالت عرفی است، پر میشود. در نقد این دیدگاه می توان به عدم نظام وارگی آن، خلط مقام ثبوت و مقام اثبات عدالت و تامل در معنای عقلی بودن عدالت عرفی و عدم تنافی طریقیت احکام با موضوعیت آنها اشاره کرد.
ملخص الجهاز:
محسن کديور که از طرفداران جامعه مدني است ، اين نظريه را چارچوب بندي کرده و ابتدا تحت عنوان اسلام معنوي يا غايت مدار و بعدها با عنوان اسلام رحماني مطرح نموده و آن را چنين تعريف کرده است : «اسلام رحماني برداشتي از اسلام است که مؤلفه هاي ده گانه ذيل ، شاکله اصلي آن را تشکيل ميدهد: رضايت خداوند، عدالت ، عقلانيت ، رحمت ، اخلاق ، کرامت و حقوق انسان ، آزادي و اختيار، علم و کارشناسي، دموکراسي و سکولاريسم عيني» (کديور، ١٣٩٨، kadivar.
کديور براي حل تعارض مذکور، عرفي بودن معناي عدالت را به قرآن نسبت داده و عدم تعريف عدالت در قرآن را مؤيد اين مطلب ميداند؛ بنابراين براي تأمين اهداف اسلام تمام احکام غيرعبادي آن در دوره حاضر را بايد با قوانين حقوق بشر سنجيد (کديور، ١٣٩٠، kadivar.
بر مبناي تقدم اسناد حقوق بشر بر اسلام تاريخي، تساوي حقوقي انسان ها بدون لحاظ دين و مذهب ، جنسيت ، حريت و رقيت ، فقيه و غيرفقيه به عدالت مورد نظر کديور نزديک تر است و مجازات ارتداد خلاف آزادي عقيده و مجازات هاي خشن مانند قصاص و اعدام فاقد طريقيت در هدايت انسان ها بوده و از حوزه دين ، خارج ميگردد (همان : ٩٢-٩٧).
پس معيار عدالت مورد نظر کديور، اعلاميه حقوق بشر است که توسط خرد جمعي تدوين شده است و از آنجا قرآن نيز عرفي بودن معناي عدالت را پذيرفته است ، احکام غيرعبادي اسلام را بايد با قوانين ٤٤ حقوق بشر سنجيد و در صورت تعارض ، از حوزه دين کنار گذاشت .