خلاصة:
چیستی و تعریف شعر همواره مورد توجه متفکران ادبی حوزة فلسفه بوده است. فن شعر ارسطو یکی از برجستهترین یادگاران نقد محتوایی و ساختاری شعر است. ارسطو در بستر فرهنگ یونانی، تراژدی را تقلید و گونهیی نمایشی میداند که تماشای آن به کاتارسیس میانجامد. در سنت اسلامی، آشنایی با بوطیقا (فن شعر ارسطو) از قرن سوم و چهارم هجری و بواسطة ترجمه و تلخیصهایی که از آن صورت گرفت، آغاز شد. در همین قرن، فارابی و سپس ابنسینا در حیطة شعر و بمنظور مطالعه دیدگاههای ارسطو، به تفسیر و تحلیل فن شعر ارسطو پرداختند. مهمترین شرح و تلخیص این رساله توسط ابنسینا و با تأثیرپذیری از فارابی صورت گرفته است. در رسالة ابنسینا مراد از شعر با حوزة شعر متعارف تفاوت دارد. گوهر شعر، محاکات است و در آن حضور کارآمد عنصر خیال دیده میشود. این پژوهش تلاش میکند ضمن مقایسة ماهیت شعر در فن شعر شفای ابنسینا و بوطیقای ارسطو، نشان دهد که ابنسینا چه دیدگاهی دربارة شعر داشته و در این رساله چه تعریفی از شعر و اجزاء آن ارائه داده و تا چه اندازه به نگرة ارسطو در اینباره نزدیک شده است. در این راستا، مقاله حاضر با رویکردی تحلیلیـتوصیفی و تطبیق، سامان یافته است.
The nature and definition of poetry have always been of interest to literary thinkers in the field of philosophy. The treatise of poetics is one of the most prominent relics of content and structural criticism of poetry. In the context of Greek culture, Aristotle considers tragedy to be an imitation and a kind of drama that leads to catharsis. The transfer and translation of Botiqa in the Islamic field is also unprecedented in the view of Aristotle's poetry in Iran. The most important translation and summary was done by Avicenna. In Avicenna's treatise, his meaning of poetry is different from the field of conventional poetry. The essence of poetry is imitation and the efficient presence of the element of imagination is seen. This study aims to show what Ibn Sina's definition of poetry and its components is in the art of poetry and how close it is to Aristotle's view; In addition, while comparing the nature of poetry in the art of poetry, Ibn Sina's healing and Aristotle's poets, clarify Poursina's view of poetry. The way to achieve this goal is with an analytical / descriptive approach and data matching. In this article, the researcher, by examining the views of two Greek and Iranian philosophers, has reached Ibn Sina's intention in explaining the narrative structure of poetry.
ملخص الجهاز:
از آنجا که کارکرد اصلی یک پژوهش پاسخ به پرسشهای مطرح شده در آن است؛ این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که آیا بین ویژگیهای شعر از نظر ابنسینا و ماهیت نظریة شعری ارسطو رابطة معناداری وجود دارد یا خير؟ سیر ورود رسالة فن شعر ارسطو به عالم اسلام و دورة ترجمه انتقال فن شعر ارسطو به حوزة اسلامی با ترجمة آن از یونانی به سریانی و سپس از سریانی به زبان عربی آغاز شد و در ادامه با نبوغ فلاسفة ایرانی و مسلمان به شکوفایی رسید.
اما چرا متون ارسطو ترجمه شد و ساير آثار یونانی، مثلاً آثار هومر یا هزیود ترجمه نشد یا اگر هم شد تنها چند صفحه و پراکنده بود؟ دلیل آن اینست که اساساً حوزة فن شعر با متافیزیک متفاوت است، در حقیقت باید گفت موضوع آن چیز دیگری است؛ موضوعی که فلاسفة مسلمان با آن آشنایی نداشتند و درصدد آن بودند به چیستي آن آگاهي يابند.
از اینجا میتوان به سابقة آشنایی با این اثر پیش از ترجمة متی بن یونس و اصل سریانی آن پی برد اما اشارة ابنندیم که تلخیصی از بوطیقا را بهکندی نسبت میدهد، این سؤال را پيش ميآورد که مآخذ کِندی در این اثر از میانرفته به چه زبانی بوده است؟ به احتمال قوی اساس کار او ترجمه یا شرحی غیرمستقیم و متعلق به سنت ارسطوی مجعول باشد، بویژه اینکه معرفی او از این کتاب و اصطلاحاتی که از آنها یاد کرده است، با مقاصد واقعی ارسطو مغایرت دارد (Dahiyat, 1974: p.
در این مقدمه ابنسینا سعي دارد بین تعریف یونانی از شعر که محاکات است و اینکه شعر خیال (تخیل) است، پیوند برقرار کند و در ادامه توضیح میدهد که مخیل چیست.