خلاصة:
دلائلنگاری در سیرة نبوی(ص) به بررسی گزارشهایی میپردازد که به طور ویژه بر نشانههای پیامبری حضرت محمد(ص) به عنوان دلیلی برای اثبات نبوتش متمرکز شده اند. نوع پرداختن این نویسندگان به نشانههای پیامبری حضرت محمد(ص)، نشان میدهد که چه مؤلفههایی در این گونه از سیرهنگاری پیامبر مورد توجه آنها بوده، و این امر تا حد زیادی بر اساس مکتب کلامی و یا حدیثی این نویسندگان صورت پذیرفته است. اولین اثری که از اندیشمندان اسماعیلی در این موضوع ارائه شده، کتاب أعلامالنبوه اثر ابوحاتم رازی (م322 ق ) است. پژوهش حاضر به روش توصیف و تحلیل تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانهای در پی پاسخگویی به این سوال است که ابوحاتم رازی به عنوان یک متکلم مشهور اسماعیلی، به کدام مؤلفههای دلائلنگاری نبوی توجه نشان داده و آیا از این نظر با نویسندگان غیراسماعیلی تفاوتی دارد یا نه؟ نتایج این تحقیق نشان میدهد که ابوحاتم با تقسیم بندی نشانههای پیامبری حضرت محمد به دلائل و معجزات، فاعلیت پیامبر را در این امر به طور خاص مورد توجه قرار داده و از این نظر مشابه متکلمان و متفاوت از محدثان عمل کرده است. اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش در این نکته نهفته است که کتاب ابوحاتم رازی، کهن ترین اثر اسماعیلی در موضوع موردبحث بوده و تاکنون از نظر نوع نگاه او به معجزات و نشانههای پیامبری حضرت محمد (ص)، موضوع هیچ تحقیقی قرار نگرفته است.
Dalaelgraphy of Nabavi (PBUH) examines books that focus specifically on the signs of the prophethood of the Prophet Muhammad (PBUH) as evidence for his prophethood. The way these writers deal with the prophetic signs of the Prophet Muhammad (pbuh) shows what components of the Prophet's biography are of interest to them in this genre, and this is largely based on the theological or hadith school. These authors are done. The first work of Ismaili thinkers on this subject is the book by Abu Hatem Razi (322 AH).The present study seeks to answer the question that Abu Hatam Razi, as a prominent Ismaili theologian, has paid attention to which components of prophetic reasoning and whether he is different from other non-Ismaili writers in this regard or not? The answer obtained shows that the Ismaili views on prophetic reasoning were not significantly different from the authors of other schools, including muhaddithin, Zaidi theologians, Mu'tazilites, and Ash'arites. The importance and necessity of this research lies in the fact that the book of Abu Hatem Razi was the oldest Ismaili work on the subject and so far no research has been done on this subject.
ملخص الجهاز:
پژوهش حاضـر به روش توصـيف و تحليل تاريخي و با تکيه بر منابع کتابخانه اي در پي پاسـخگويي به اين سـوال اسـت که ابوحاتم رازي به عنوان يک متکلم مشـهور اسـماعيلي، به کدام مؤلفه هاي دلائل نگاري نبوي توجه نشان داده و آيا از اين نظر با نويسندگان غيراسماعيلي تفاوتي دارد يا نه ؟ نتايج اين تحقيق نشان ميدهد که ابوحاتم با تقســـيم بندي نشـــانه هاي پيامبري حضـــرت محمد به دلائل و معجزات ، فـاعليـت پيـامبر را در اين امر بـه طور خـاص مورد توجـه قرار داده و از اين نظر مشـــابـه متکلمـان و متفاوت از محدثان عمل کرده اســـت .
پژوهش حاضــر در پي پاســخگويي به اين پرســش تدوين يافته اســت که ابوحاتم رازي به عنوان يکي از برجسـته ترين فيلسـوفان اسـماعيلي سـده هاي سـوم و چهارم هجري، در کتاب أعلام النبوه ، آنجا که به اثبات نبوت حضـــرت محمد (ص ) پرداخته ، چه مؤلفه هايي درباره نشـــانه هاي پيامبري وي ارائه داده و اين مؤلفه ها چه تفاوتي با نويسـندگان غيراسـماعيلي در موضـوع مورد نظر داشته است ؟ کتاب أعلام النبوه اثر ابوحاتم رازي با در نظر گرفتن گســتردگي مباحث مطرح شــده در آن ، پيش از اين ، موضـــوع مقاله اي تحت عنوان «اثبات عقلاني نبوت در أعلام النبوه » به قلم رضـــا کيمنش قرار گرفته اســـت .
الگوي مشـخصـي از اين نشـانه ها مي شـويم که با در نظر گرفتن زمان و نيز «فاعليت » پيامبر در آنها، ميتوان تقسيم بندي زير را به عنوان شاخصه هاي دلائل نگاري ارائه کرد: الف - أعلام و پيشـگويي هايي که در اديان ديگر نسـبت به ظهور حضـرت محمد(ص ) در آينده صورت گرفته است .