خلاصة:
جوامع زبانی برای ایجاد ارتباط بین زبانهای مختلف دنیا، نیازمند آشنایی با واژگان و ترکیبات مورد استفاده در بین اهل زبان هستند. شناخت قواعد دستوری و نحوی نیز کمک زیادی در انتقال مفهوم و تقویت میزان درست بودن پیام را به دنبال دارد؛ قواعد دستوری از سوی نوام چامسکی در سال 1957 میلادی پایه ریزی شد که بر اساس آن، ساختهای درونی زبانها به صورت یکسان عمل میکند و تنها اختلاف در ساختها و دستورهای شکلی و آوایی است، به این معنا که جملات و مفاهیمی که در مورد مسایل مختلف در ذهن موجود است، دارای مفاهیم یکسان بوده و تنها در کیفیت بیان آنها در صورت نحوی متفاوت میباشند. علاوه بر تفاوت در نوع ساختار زبان، واژگان مختلف نیز در ارایه ی مفاهیم نقش دارند که گاه برای یک واژه در یک زبان معادلهای گوناگونی قرار داده میشود و این یک آسیب برای ترجمه ی است؛ شناخت واژگان، جایگاه استفاده ی آنها و توجه به مساله ی همنشینی، کاربرد صحیح واژگان و فهم دقیق متن را منجر میشود و مترجم را از خطا مصون میدارد، بنابراین پژوهشگران با روش توصیفی تحلیلی در این مقاله تلاش دارند تا ضمن توجه به کیفیت ترجمه به روش زایاگشتاری، معادلیابی واژگان را بررسی کنند، نتایج نشان میدهد که ترجمه به روش زایاگشتاری در زبان عربی و فارسی دارای دو وجه میباشد؛ زیرساخت و روساخت، که عمل گشتار با اعمال عناصر (حذف، درج، جایگزینی و فراجایگاهی) جمله ی نمونه را در زبان مقصد نشان میدهد که با استفاده از معادلهای مختلف، هم موجب تعدد معنایی وهم تنوع الفاظ در متن میشود.
ملخص الجهاز:
سؤالات پژوهش ١ـ مطابق نظريه زاياگشتاري، عناصر گشتاري(حذف ، درج ، جابجايي و تغيير) چگونه جمله ي زيرساخت را به جمله ي روساخت تبديل ميکنند؟ ٢ـ تعدد معنايي و واژگاني در برابريابي واژگان (إثم ، إفک ، فسق و ذنب ) بر اساس نظريه ي زبانشناسي نوين چگونه صورت ميگيرد؟ | 228 پيشينه ي پژوهش آثار علمي مختلفي براي تبيين ساختار دستور جديد زبانشناسي چامسکي تدوين شده است ؛ مثل : ١ـ «برابريابي فارسي«إن » در ابتداي آيات قرآن کريم برپايه ي دستورزبان زايشي ـ گشتاري» به قلم رضا شکراني و محسن توکلي؛ بررسي ها و نتايج نشان ميدهد که واژه ي إن در آيات هميشه تأکيدي نبوده و از ترجمه ي آن در زبانهاي ديگر پرهيز شود، ٢ـ «نگرشي مجدد به انديشه هاي نوام چامسکي» نوشته ي نصرا..
ژرف ساخت در تمامي زبانها به صورت يکسان عمل ميکند، عناصر چهارگانه ي گشتار (درج ، حذف ، جابجايي و فراجايگاهي) موجب ظهور جمله ي روساخت از زبان فارسي به عربي و برعکس ميشود که واژگان در اين فرايند نقش مهمي ايفا ميکنند، ممکن است براي يک واژه چندين معادل آورده شود که مهمترين چالش در امر ترجمه ميباشد، بنابراين آگاهي از برابرهاي واژگان زبان مبدأ ضرورت دارد تا ميزان خطا به حداقل برسد، در برخي موارد مترجم از برابرهاي مختلف استفاده ميکند که نتيجه ي آن تعدد معنايي و لفظي است .