خلاصة:
هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر آموزش فلسفه بر اشتیاق تحصیلی و خوداثربخشی تحصیلی دانش آموزان پایه ششم بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه ششم شهر چالوس در سال 1402/1401 می باشند. نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر در دو گروه آزمایشی و گواه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) قرار گرفت. ابزار های پژوهشی مورد استفاده اشتیاق تحصیلی بود و جهت سنجیدن آموزش فلسفه از پروتکل آموزشی هفت جلسه ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش فلسفه بر اشتیاق تحصیلی و خوداثربخشی تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت داشت.
ملخص الجهاز:
بعنوان مثال، اگر مربی فلسفه برای کودکان خود از دانش و مهارت منطقی کافی برخوردار نباشد و خطاهای روشی و منطقی را باز نشناسد، در امر آموزش نه تنها موفق نخواهد بود بلکه بصورت نامشهود ناتوانی منطقی را انتقال خواهد داد در این راستا، خوداثربخشی دانش آموزان میتواند نقشی تعیین کننده ایفا نماید (قراملکی،1397).
روش اجراي پژوهش: از آنجا که امکان اجرای برنامه در همه مدارس وجود ندارد محقق به کمک روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحله ای، ابتدا از میان دبستانهای دخترانه شهر چالوس به طور تصادفی دو دبستان انتخاب و در مرحله بعد دو کلاس پایه چهارم از مدارس مذکور انتخاب شده از آنها پیشآزمون گرفته شد تامیزان اشتیاق تحصیلی و خوداثربخشی تحصيلي سنجیده شود، و طی چند جلسه آموزشهاي لازم به معلم مربوطه داده خواهد شد، تا با نحوه آموزش فلسفه آشنا شدند.
سپس مجددا از میزان اشتیاق تحصیلی و خوداثربخشی تحصيلي هر گروه پس آزمون گرفته شده چنانچه تفاوت در گروهها دیده شود، مبین وجود تاثیر آموزش فلسفه بر اشتیاق تحصیلی و خوداثربخشی تحصيلي دانش آموزان خواهد بود.
به عبارت دیگر، آموزش فلسفه با توجه به میانگین اشتیاق تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده است.
به عبارت دیگر، آموزش فلسفه با توجه به میانگین خوداثربخشی تحصيلي دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش خوداثربخشی تحصيلي دانش آموزان گروه آزمایش شده است.
به عبارت دیگر، آموزش فلسفه با توجه به میانگین خوداثربخشی تحصيلي دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش خوداثربخشی تحصيلي دانش آموزان گروه آزمایش شده است.