خلاصة:
شرفالدین حسین بن الفتی تبریزی، از بزرگان اهل علم و قلم بود، که در قرن 8-7 هجری قمری میزیسته است. او رساله «رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ» را در توضیح 300 اصطلاح عرفانی نگاشت. از آنجایی که الفتی تبریزی بین سالهای 730 تا 761ق در بلاد عربی میزیسته است، و حافظ شیرازی در همین عصر میزیست، میتوان احتمال داد که از شهرت حافظ در ایران و بیرون از مرزها اطّلاع داشته است، و شاید حافظ نیز از الفتی تبریزی نامی شنیده باشد. با این حال همزمانی هردو بسیار اهمّیت دارد. پژوهش حاضر به تطبیق و بررسی 100 اصطلاح موجود در این رساله به عنوان نمونه با غزلیات حافظ شیرازی، شاعر و دانشمند اسلامی معاصر با الفتی تبریزی خواهد پرداخت. براساس دستاورد پژوهش کاربرد این اصطلاحات، با این وسعت معنا، در قالب غزل امکان پذیر خواهد بود. اگرچه حافظ از این اصطلاحات در قالبهایی چون: رباعی، قطعه، قصیده و مثنوی، و حتّی مادّه تاریخها نیز بهره گرفته است، امّا قابلیت «معنا پذیری» و «وسعت معنا (عرفانی و عاشقانه)» در قالب غزل امکان پذیر است، و حافظ از روی هدف خاص به انتخاب این کلمات، و قراردادن هدفمند آنها در این قالب شعری دست یازیده است. از مجموع 100 اصطلاح برگزیده، فقط 19 اصطلاح در دیوان حافظ نبود.
ملخص الجهاز:
». (الفتي تبريزي، 1362: 23) آثاری مُختَصِّ توضیح و تفصیل و تفسیر اصطلاحات متصوّفه که نگاشته شده اند، میتوان به کتابهایی چون: رساله قشیریه، کشف المحجوبِ هُجوِیری، تهمیدات و لوایح عین القضات، اُورادالاَحبابِ باخَرزی، رساله القدس و عبهرالعاشقین روزبهان بَقلی، فیهِ ما فیهِ مولانا، رسائل نجم الدین رازی، انسانِ کاملِ نَسَفی، مصباح الهدایه عزّالدین کاشانی، عوارف المعارفِ عُمرِ سهروردی، نورالوحدتِ عبدالله مغربی، مناقب الصوفیه عِبادی مَروزی، المصباحِ حَمّویه، اللُّمَعِ ابونصرِ سَرّاج، کلمات و رسالات خواجه عبداللهِ انصاری و باباطاهرِ همدانی، تفسیرِ کشف الاسرار میبُدی، نسایمِ گُلشنِ داعیِ شیرازی، مِرآه العشق[با نویسنده مجهول (الفتي تبريزي، 1362: 24)] و صدها اثر کوچک و بزرگ دیگر اشاره کرد، که هرکدام منبعی کامل در زمان خود برای پاسخ به سوالات صوفیان و شبهات سودجویان بوده است.
». (عطّار، 1907م: ج1، ص4) از نکاتی مهمّی که باید بدان اشاره کرد، پایه گذاران و بزرگانی بودند که در امر شناخت، استنساخ، تنقیح و تصحیح این آثار صوفیانه نقش ایفا کرده اند، که بدلیل عدم دسترسی به همه آنها و شاید بدلیل عدم ذکر نامِ تمامی آنها-و حق گزاری نسبت به ایشان-و از قلم افتادن نامشان، فقط به ذکر چند نفر اکتفا میکنیم که در دوره معاصر، از هیچ تلاشی دریغ نکرده است: رنولد نیکلسون، سعید نفیسی، بدیع الزّمانِ فروزانفر، عبدالحسین زرّین کوب، محمدامین ریاحی، محمدتقی دانش پژوه، محمد استعلامی، صادق گوهرین، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیّدجعفر سجادی، احمدعلی رجایی بخارایی، نجیب مایلِ هروی....
ما نیز در میان تحقیقات خود به افرادی همنام با فرد مورد نظر برخورد کرده ایم، که بصورت اختصار ذکر میشود: سعید نفیسی در کتابِ ماندگار «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی» خویش به چهار نفر با لقب «الفتی» اشاره کرده است، که همگی اهل علم و شعر بوده اند و مقیم هند گشته اند، ولی با الفتیِ تبریزی میانهای ندارند.