خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف نشانهشناسی شکر و تبیین حد نصاب آن با تکیه بر منابع اسلامی صورت گرفته است. در این نوشتار مطالب و مستندات موردنظر به صورت کتابخانهای گردآوری و سپس با روش توصیفی- تحلیلی مورد طبقه بندی و تحلیل قرار گرفتند. با نظر به منابع دینی بویژه آیات و روایات، 13 نشانه برای شکر مطرح و در قالب سه دسته طبقهبندی شد که عبارتند از: الف - نشانههای شناختی (سه نشانه)، ب- نشانههای رفتاری ( هشت نشانه) و ج- نشانههای عاطفی (دو نشانه). در ادامه مراتب شکر مطرح شد. در ادامه در واکای مراتب شکر سه وجه بیان شد. در وجه نخست با توجه واکنشی که فرد در برابر نعمت نشان میدهد چهار نشانه در مرتبه پایین شکر میتوان دست یافت. طبیعتا طبق این طبقهبندی اگر فرد نشانههای بیشتری داشته باشد مرتبه بالاتری را دارد. و بالاخره در وجه دوم با توجه به انگیزهی فرد شاکر و وجه سوم بر اساس نوع نعمتی که به فرد رسیده مراتبی نقل شد.
The current research has been done with the aim of the semiotics of gratitude and explaining its quorum by relying on Islamic sources. In this article, the relevant materials and documents were collected in a library form and then classified and analyzed with a descriptive-analytical method. According to the surveys that were conducted and relying on religious sources, especially verses and traditions, 13 signs of gratitude were proposed and classified into three categories, which are: A- cognitive signs (three signs), b- behavioral signs (eight signs) and c- emotional signs (two signs). Next, the levels of gratitude were raised. In this part, three aspects were described in the ranking of gratitude. First of all, considering the reaction that a person shows in front of blessings, an attempt was made to express the signs of low level of gratitude, four signs were mentioned in total. According to this classification, if a person has more symptoms, he has a higher rank. And finally, in the second aspect, according to the motivation of the thankful person, and in the third aspect, according to the type of blessing that has reached the person, the degrees were expressed.
ملخص الجهاز:
البته علاوه بر اينکـه ميتـوان عامـل شـکر محسـوب کـرد ميتـوان آن را لازمـه شکرگذاري نيز دانست زيرا کسي که مي خواهد شکر نعمتـي را بجـا آورد لازمـه اش اين است که خود نعمت را به ياد آورد و بابت آن شکر خدا کند؛ از ايـن رو مـي تـوان ياد نعمت بودن را از نشانه هاي شناختي شکر دانست .
در ضمن همانطور که در قسمت نشانه هاي رفتاري بيان خواهد شد به زبان آوردن نعمت ها و سخن گفتن از آنها شکرگزاري محسوب مي شود طبيعتا با يک تامل سـاده مي توان دريافت که لازمه سخن گفتن از نعمت اين است که فرد ابتدا در ذهن خويش نعمت را يه ياد آورد لذا از بعد شناختي فرد شاکر نعمت را به ياد مي آورد.
به نظر مي رسد در وجه اول به اعتبار واکنشي که فرد شاکر در مقام شکرگزاري انجام مـي دهـد، مراتـب تبيين شده است ؛ در وجه دوم با توجه به انگيزه اي که فرد اقدام به شکرگزاري مي کند دو مرتبه زاهدانه و عارفانه را مي توان برشمرد و در وجه سـوم بـه اعتبـار نعمتـي کـه نصيب فرد شاکر مي شود و به آن توجه مي کند، مراتبي ذکر ميشود.
طبق وجه اول به اعتبار واکنشي که فرد در برابر نعمت از خود نشان مي دهـد ميتوان مراتبي ذکر کرد و نتيجه اين شد که اگر فردي نعمت را از سـوي خـدا بدانـد، حمد او را به جاي آورد، آن را در معصيت خدا استفاده نکند و در نعمـت هـاي مـالي حقوق آن را ادا کند، مي توان گفت مرتبه پايين شکر را ادا کـرده اسـت و طبيعتـا اگـر نشانه هاي ديگر را هم از خود نشان دهد مرتبه شکر بالاتر خواهد بود.