خلاصة:
اخلاق فلسفی در جهان اسلام به شدت متأثر از اندیشههای یونانی است، اما متفکران مسلمان، با اندیشه ورزی و تأمل، این نوع نگرش اخلاقی را توسعه داده و بر غنای آن افزودهاند. غزالی در دوره اول اندیشه خود، با تألیف کتاب «میزان العمل» در چارچوب اخلاق فلسفی، در پیشبرد این نگرش مؤثر بوده است. وی با پذیرش علم النفس افلاطونی ـ تقسیم قوای نفس آدمی به ناطقه، غضبیه و شهویه – و فضایل چهارگانة او، در تنقیح و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی کوشید. از نظر وی مراد از حکمت، حکمت عملی است، این رأی او خلاف اندیشههای ابنمسکویه و مولی مهدی نراقی است. همچنین وی بر این باور است که فضیلت عدالت، اساسا دو طرف افراط و تفریط نداشته و تنها رذیلت مقابل آن «جور» است. از دیگر باورهای وی، آن است که تحت فضیلت عدالت هیچ فضیلت فرعیای جای نمیگیرد. این رأی او همچنان که جلال الدین دوانی در خصوص ابن سینا تعلیل کرده است، ناشی از این است که وی عدالت را مجموع فضایل سه گانه دانسته و مستقل نمیداند.
ملخص الجهاز:
"No. 3, Summer 2011 تأملی در فضایل اصلی چهارگانه با تأکید بر دیدگاه غزالی محسن جاهد 1 / مجید ملا یوسفی 2 چکیده اخلاق فلسفی در جهان اسلام به شدت متأثر از اندیشههای یونانی است، اما متفکران مسلمان، با اندیشه ورزی و تأمل، این نوع نگرش اخلاقی را توسعه داده و بر غنای آن افزودهاند.
1. فضایل اصلی غزالی همچون سایر فیلسوفان اخلاق مسلمان، به پیروی از افلاطون، نفس آدمی را دارای سه جزو – قوة ناطقه، قوة شهویه و قوة غضبیه – دانسته و فضایل اخلاقی را بر قوای سه گانة مذکور مبتنی کرده است.
172 مراد غزالی از حکمت، که آن را یکی از فضایل چهارگانه ذکر میکند، همین قسم دوم، حکمت عملی یا حکمت خلقی است؛ زیرا او آنگاه که دو طرف افراط و تفریط حکمت، خب (حیله گری) و بله (کم خردی)- را ذکر میکند، آنها را چنین تعریف کرده است: «خب»، طرف افراط حکمت است و آن حالتی که انسان به واسطة آن دارای مکر و حیله میشود.
نکته مهمی که غزالی بدان تفطن یافته، آن است که عدالت دارای دو طرف افراط و تفریط نیست، بلکه تنها یک رذیلت در مقابل آن قرار دارد و آن «جور» است؛ زیرا بین ترتیب مذکور، اطاعت قوة شهویه و غضبیه از عاقله- و عدم آن، حد وسطی وجود ندارد.
2. رذایل اخلاقی اصلی از آنجا که غزالی قاعدة حد وسط ارسطویی را پذیرفته است، در بیان رذایل اصلیای که در مقابل هر یک از فضایل سه گانة اصلی، حکمت، عفت و شجاعت و قرار میگیرند، دو رذیلت ذکر کرده است."