خلاصة:
مکاتب مختلف روانشناسی مثل روانکاوی، رفتارگرایی، انسانگرایی، مکتبشناختی و ... تلاش زیادی برای درک انسان و معضلات روانشناختی ـ رفتاری وی نموده و از جنبههای گوناگون به انسان و نیازهایش نگریستهاند. دیدگاه دینی نیز انسان و مسائل او را مورد توجه و امعان نظر قرار داده است. در این تحقیق سعی شده است دیدگاههای مکتبشناختی و اندیشه دینی در ارتباط با نقش باورها و عقاید انسان و تأثیر آن بر رفتار و عاطفه وی مقایسه شود.
اندیشمندان مکاتب رایج عموما تفکر دینی را جزئی از کل اندیشه انسانی میدانند و با غفلت از فطرت و اندیشه توحیدی آدمی، دین را صرفا به عنوان اهرمی کمکی در درمان بیماریهای روانی و ناراحتیهای روحی که گاه میتوان از آن استفاده کرد، مطرح نمودهاند.
در صورتی که در حوزه معرفت دینی، بستر و زمینه اصلی تفکر و باورهای درست را اندیشه توحیدی و ایمان به خدا تشکیل میدهد و زیربنای اصلی باورهای غیر منطقی را ناباوری به تفکر توحیدی میداند.
طبق نظر مدل شناختی، زیربنای سیستم باورهای انسانی را عواملی همچون محیط، شیوه تربیت و نیز خصوصیات شخصی فرد تشکیل میدهد و منطقی بودن باورها را جامعه و فرد تعیین میکند. ولی در دیدگاه دینی، گستره این باورها ازمحدوده انسان و روابطش با خود و دیگران به وسعت یک جهانبینی بسط مییابد. طبق اندیشه دینی اساس باور منطقی انسان را ایمان به خدا، قیامت و معاد و ایمان به ملائکه (غیب) و کتاب تشکیل میدهد و اساس باورهای غیرمنطقی انسان، کفر به خدا و روز قیامت است.
ملخص الجهاز:
"طبق نظر مدلهای شناختی، اساس و پایه سیستم باورهای انسان را عواملی همچون محیط فرد و تعامل او با محیط و سبک و شیوه تربیت وی و افراد مؤثر در زندگی او مثل مراقبان، والدین یا مربیان او و خصوصیات شخصیتیاش تشکیل میدهد، زیرا انسان از همان ابتدا که چشم به جهان میگشاید پیوسته در معرض حوادث و شرایط پیرامون خود است.
از آنجا که در مشاوره و رواندرمانی، هدف، فرد و رفتار و شیوه برقراری رابطهاش با خود و جامعه است، ضرورتا نیازمند شناخت انسان است و از این روست که همه مکاتب روانشناسی براساس یک نظریه شخصیتشناسی و انسانشناسی ارائه گردیدهاند و شخصیت انسان را بر مبنای زیستی، اجتماعی یا روانی تعریف کردهاند.
2. زیرساز تفکر و باورهای فرد، اعتقاد به توحید است و حیات و مرگ دو محور عمده هستی بشر به سوی خداست و این ویژگی، جهت دهنده همه افکار و باورها و رفتار انسان خواهد بود: إنا لله وإنا إلیه راجعون (بقره، آیه 156)؛ و قولوا لا اله الا الله.
9. ویژگی دیگر این باورها پیوند خوردن با اصل بقای خداوند و گذرا بودن و فنای هر آنچه غیر از اوست و به این دلیل برخورد با حادثهها برای انسان آسانتر و قابل تحملتر خواهد بود: «اصل الصبر حسن الیقین بالله» (غررالحکم)؛ «الصبر ادفع للضرر، الصبر یهون الفجیعة» (غررالحکم)؛ «الصبر علی اربع شعب، الشوق، الشفقة و الزهادة و الترقب، فمن اشتاق الی الجنة سلاعن الشهوات و من اشفق عن النار رجع عن المحرمات و من زهد فی الدنیا تهاون بالمصیبات و من ارتقب الموت سارع فی الخیرات» (رسول الله(ص)، کنزالعمال، خطبه 1389)."