Abstract:
رسالت پیامبر( و نهضت عظیم و تمدنساز نبوی در عرصة روابط بینالمللی و دیپلماسی، تحولات ایجابی بنیادین و سیره و سنن بدیعی را از خود بر جای گذاشته و مایة انتشار و گسترش اسلام در بسیاری از کشورها و ملل دور و نزدیک شده است. با وجود این، هنوز جای این پرسش باقی است که دیپلماسی نبوی چه ماهیت و صبغة غالبی دارد و از چه مصادیق و کارکردی برخوردار است؟(سئوال) بدین لحاظ، این نوشتار بر این مدعا تکیه زده که ماهیت و صبغة اصلی دیپلماسی دولت نبوی بیشتر از نوع دیپلماسی عمومی و نرمافزارانه است که وجوه معنوی، فرهنگی و اصلاحی در آن غالب و پررنگ است. چنین امری بیانگر آن است که در نظام اسلامی، اصلیترین وظیفه و کارکرد دیپلماسی اصلاح توحیدی و فرهنگی مردم و تهذیب آنها در همة سطوح ملی و جهانی است. (فرضیه) هدف در این مقاله آن است که شواهد اجمالی از وجوه دیپلماسی دولت نبوی (هدف) به شیوه توصیفی و تحلیل اسنادی ارائه گردد. (روش) توحید زیربنای دیپلماسی عمومی نبوی بوده است و این دیپلماسی، با نگرشی جهانوطنانه و اصلاح گرایانه و با هدف تحقق امت واحده، از راهبردهای تبلیغی و روانی مناسب و صلحجویانه و مسالمتآمیز بهرهگیری کرده و، بدینوسیله، دعوتی فراگیر و جهانی و موفق را سامان داده است. (یافته)
The mission of the Prophet (PBUH) and his great and civilization-building movement in the field of international relations and diplomacy has created fundamental affirmative changes and has left behind novel and innovative conduct (sirah) and traditions and has become the cause of the spread of Islam in many countries and nations. However، this question still remains: what is the dominant nature of the Prophet's diplomacy and what are its instances and functions? (Question) Accordingly، the present paper relies on the claim that the basic nature of the diplomacy of the Prophet's government is mostly of public and software diplomacy in which spiritual، cultural and reform aspects are dominant and outstanding. Such an issue shows that in the Islamic system، the main duty and function of diplomacy is the monotheistic and cultural reformation of people and purifying them in all national and global levels. (Hypothesis) The aim of the present paper is to present brief evidences of the aspects of the public diplomacy of the Prophet's government (Objective) using descriptive and documentary analysis methods. (Methodology) Monotheism (Tawhid) has been the basis of the Prophet's public diplomacy and this diplomacy، having a cosmopolitan and reformist attitude and with the aim of the realization of Unified Community (ummah)، has utilized proper and peaceful advertising and psychological strategies and thereby، has organized a pervasive، global and successful invitation. (Finding)
Machine summary:
"(گلستانی، 1386: 57 – 84 ) اخلاق حسنه و حسن اخلاق پیامبر اعظم( نقش کلیدی در تربیت جامعة اسلامی و تبلیغ و ترویج دین و گسترش اسلام داشت و این حسن خلق الهی، خواهناخواه، در مناظرات و مذاکرات ایشان نمود و تأثیر فراوان داشت، زیرا پیامبر خاتم(رسالتش را تتمیم مکارم اخلاقی اعلام کرد و، از این رو، فعل و انفعالهای ایشان در همة جوانب و شئون فردی و اجتماعی بوی اخلاق میداد یا اخلاق و ارزشهای اخلاقی بر آن حاکم بود و دهها صفت نیک اخلاقی در سیرة سیاسی – اجتماعی آن حضرت موج میزد، مانند رأفت و مهربانی و شفقت و دلسوزی برای مردم، درد و غم هدایت جامعه داشتن و اهتمام به حل مشکلات آحاد جامعه و گرهگشایی از مشکلات انسانها، احسان به خلق و اکرام مرد و زن، پیر و جوان، فقیر و غنی و رئیس و رعیت و مسئولیتپذیری و پیشآهنگی جامعه در مسائل مختلف، حضور دائمی در متن مردم و همزبانی و همدلی با آنان، عدالتورزی، مراعات حقوق همة اقشار جامعه، کاربست کاردانی و دانایی در مدیریتهای اجتماعی، صداقت و صفا، تواضع و فروتنی، شرح صدر و شکیبایی، علم و حلم در تدبیر امور اجتماع، مدارا و رفق با مردم، دعوت مردم به توحید بر محور حکمت و عبودیت، تکریم شخصیت انسانها، پاسخگویی به پرسشها و شبهات و شنیدن انتقادهای مهم و ارائه پاسخهای منطقی و بردبارانه، پرورش روح عزتگرایی در مردم، شهامت و شجاعت اخلاقی (درودگر، 1385: 146)بدینسبب، استاد شهید مطهری در بحث از علل پیشرفت اسلام، پس از ذکر نقش عاملیت قرآن از حیث محتوا، فصاحت و بلاغت، جامعیت و کمال، به عامل خلقوخوی، رفتار و طرز دعوت و تبلیغ، و نوع رهبری و مدیریت و شخصیت پیغمبر اکرم ( اشاره میکند."